بازی دو سر باخت آمریکا در جنگ غزه

دفاع مشروع نیروهای مقاومت فلسطین در عملیات طوفان الاقصی را که در تاریخ ۱۵ مهر ۱۴۰۲ (۷ اکتبر ۲۰۲۳) انجام شد باید بارزترین عملیات مقاومت فلسطین علیه رژیم صهیونیستی در طول دوران شکل‌گیری این رژیم جعلی دانست.

به گزارش ایسنا، روزنامه جوان در سرمقاله خود مطلبی را به قلم عباس حاجی نجاری بااین مقدمه منتشر کرده که در ادامه می‌خوانید:

ورود مستقیم امریکایی‌ها به جنگ غزه و حمایت از جنایات صهیونیست‌ها با ارسال گسترده تجهیزات نظامی و عملیات میدانی با هدایت ژنرال‌های امریکایی که در کارنامه خود سوابق کشتار مردم در عراق وافغانستان و دیگر نقاط جهان را دارند، در عین اینکه سبب شده است دست سران این رژیم تا مرفق به خون مظلومان فلسطینی آغشته شود، بیانگر آن است که امریکایی‌ها و برخی کشورهای غربی به این باور رسیده‌اند که رژیم صهیونیستی در معرض سقوط قرار گرفته است و این سقوط فارغ از آن است که جنگ با هر نتیجه‌ای باشد، بازنده اصلی آن امریکایی‌ها و دیگر کشورهای اروپایی هستند که با این اقدامات خود افول هرچه بیشتر قدرت امریکا را رقم می‌زنند وبا این اقدامات وحشیانه به فروپاشی این رژیم سرعت می‌بخشند.

دفاع مشروع نیروهای مقاومت فلسطین در عملیات طوفان الاقصی را که در تاریخ ۱۵ مهر ۱۴۰۲ (۷ اکتبر ۲۰۲۳) انجام شد باید بارزترین عملیات مقاومت فلسطین علیه رژیم صهیونیستی در طول دوران شکل‌گیری این رژیم جعلی دانست. استفاده مقاومت فلسطین از الگوی جنگ ترکیبی جدید و بهره‌گیری هم‌زمان از تمامی عناصر قدرت سبب شده است که جهان با جنگی بسیار متفاوت‌تر از گذشته در داخل سرزمین‌های اشغالی مواجه شده وطی آن مقاومت فلسطین توانسته است ارکان اصلی قدرت رژیم مجعول اسرائیل یعنی امنیت، ارتش شکست ناپذیر، سیستم اطلاعاتی پیچیده، قدرت وتوان بازدارندگی آن را دچار فروپاشی کند و به همین دلیل است که در روزهای آغازین این جنگ، رهبر اکثریت دموکرات‌های سنای امریکا اذعان می‌کند که اسرائیل با تاریک‌ترین ساعت تاریخ ۷۵ ساله خود روبه‌رو است.

اوبا اشاره به قطعنامه دو حزبی ارائه شده به کنگره امریکا، اعلام می‌کند تا زمانی که ایالات متحده امریکا وجود دارد، مردم اسرائیل هرگز تنها نخواهند ماند؛ و به همین دلیل است که در ادامه این جنگ سران امریکا وبرخی کشورهای غربی ضمن حضور در سرزمین‌های اشغالی وحمایت بی‌قید وشرط از این رژیم واقدامات وحشیانه آن علیه مردم غزه و بهره‌گیری از همه ظرفیت خود در شورای امنیت ودیگر نهادهای بین‌المللی برای جلوگیری از محکومیت صهیونیست‌ها و برقراری آتش بس، بنا دارند صحنه جنگ را به نفع صهیونیست‌ها تغییر دهند.

چند روز بعد از انجام طوفان الاقصی، آسوشیتدپرس اعلام کرد که ایالات متحده برای کمک به اسرائیل در برنامه‌ریزی جنگ علیه حماس، مشاوران نظامی از جمله یک ژنرال نیروی تفنگداران دریایی با تجربه جنگ شهری را به فلسطین اشغالی اعزام کرده است.

ژنرال جیمز گلین، که رهبری نیروهای عملیات ویژه علیه داعش را بر عهده داشته و در فلوجه عراق در طول برخی از شدیدترین جنگ‌های شهری خدمت کرده است، رهبری این گروه از مشاوران را بر عهده دارد ودر ادامه آن روزنامه صهیونیستی هاآرتس، اعلام می‌کند که بیش از ۳۰ هواپیمای سنگین ترابری متعلق به امریکا در اسرائیل فرودآمده‌اند، که حامل مقام‌های عالی‌رتبه، تجهیزات لجستیکی یا کمک‌های نظامی بوده‌اند.

صف بندی امریکایی‌ها و برخی کشورهای اروپایی در مقابل نیروهای مقاومت در ادامه این جنگ نشانگر آن است که آن‌ها هم به این باور رسیده‌اند که ارتش رژیم صهیونیستی به دلیل تحمل لطمه جبران ناپذیر عملیات طوفان الاقصی، اختلافات درونی فرماندهان در نحوه ادامه جنگ، اختلافات درونی دولت جعلی صهیونیستی و... توان پیشبرد جنگ را نداشته لذا غرب برای جلوگیری از فروپاشی این رژیم همه ظرفیت خود را به کار گرفته و تصور می‌کند از این مسیر قادر است به زعم خود مقاومت را به تسلیم واداشته یا مهار کند.

اما چند نکته در این میان قابل ذکر است:

۱- تنها مولفه قدرت و دست برتر غرب در ادامه این جنگ بمباران وحشیانه مردم مظلوم غزه برای شکست مقاومت آن‌هاست، اما این اقدام تاکنون نتوانسته مقاومت مردمی را شکسته یا به مهاجرت یا مقابله با نیروهای مقاومت وادارد. ایستادگی و مقاومت آن‌ها به معنای آن هست که تنها راه غرب برای موفقیت در این جنگ از بین مردم همه مردم غزه است که این امکان پذیر نیست.

۲- در تاریخ جنگ‌ها، هیچ گاه عملیات هوایی و به ویژه بمباران مردم نتوانسته است سرنوشت جنگ را تعیین کند، بلکه لازمه پیروزی، موفقیت در روی زمین و شکست مدافعان غزه است، اما نه صهیونیست‌ها و نه حتی خود نظامیان امریکایی قادر به جنگ در سرزمین ناشناخته غزه با بیش از ۵۰۰ کیلومتر کانال‌های زیرزمینی و هزاران نیروی مدافع شهادت طلب، نیستند و به همین دلیل ورود آن‌ها به جنگ زمینی می‌تواند نظامیان صهیونیستی و غربی را درگیر یک جنگ گسترده فرسایشی کند.

۳- برخورداری از روحیه شجاعت و ایثارگری شرط اول پیروزی در میدان جنگ است، چیزی که مزدوران رژیم صهیونیستی و نظامیان غربی فاقد این انگیزه و توان هستند، اما در نقطه مقابل رزمندگان مقاومت فلسطین که از آغاز این جنگ را با هدف آغاز کرده و اکنون نیز به دلیل شهادت مردم مظلوم غزه، انگیزه آن‌ها مضاعف شده است، دست برتر را دارند.

۴- پشتوانه افکار عمومی جهانی و به ویژه مسلمانان از مقاومت فلسطین، هیچگاه به اندازه امروز نبوده است، همین امر سبب شده است که غربی‌ها برای توجیه جنایات خود دست به دروغ پردازی‌ها و روایت سازی‌های وارونه از صحنه جنگ زده‌اند. تداوم بمباران‌ها و تهاجم زمینی، به طرز چشمگیری خشم جهانی علیه صهیونیست‌ها را تشدید کرده وبه شکل‌گیری اجتماعات مردمی بی‌نظیر در کشورهای غربی شده که با توجه به همسویی و حمایت امریکایی‌ها واروپایی‌ها از صهیونیست‌ها، این خشم متوجه آن‌ها شده است.

۵- هماهنگی میان نیروهای جبهه مقاومت و تهدید صریح آن‌ها مبنی بر اینکه ورود زمینی به غزه منجر به شکل‌گیری یک جنگ فراگیر خواهد شد امریکایی‌ها و غربی‌ها را دچار کابوس دیگری همچون جنگ اوکراین کرده است، آن‌ها به خوبی از ظرفیت و توان نیروهای جبهه مقاومت و آسیب‌پذیری خود و صهیونیست‌ها در یک جنگ فراگیر آگاهند.

۶- شکست محتوم رژیم صهیونیستی و امریکا دراین جنگ، کمک‌های آمر یکا به اوکراین در مقابل روسیه را تحت‌الشعاع قرار داده و خواهد داد. روی دیگر سکه اوکرانیزه شدن جنگ در خاورمیانه صلح نیست بلکه حادتر شدن منازعات و وقوع جنگ جهانی سوم وتغییر آرایش قدرت در جهان است که افول هرچه بیشتر امریکا از نتایج بارز آن است.