x
کد خبر: ۹۴۵۳۹
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۲ - ۱۷ دی ۱۳۸۸
او در پشت صحنه برنامه 90 وقتی دست‌اندرکاران تنها به چهره مصممش خیره شده بودند، گفت: «من از گفتن هیچ چیز ترس ندارم. هر حرفی باشد می‌زنم. مدرک هم دارم. آقایان نمی‌توانند دیگر همه‌چیز را پنهان کنند.»

گل -با همین جمله‌ها بود که دوشنبه شب متفاوت 90 در استودیو 11 کلید خورد. یکی از دست‌اندرکاران این برنامه می‌گوید: «باور کنید هیچ مشکلی در طول برنامه وجود نداشت. هیچ محدودیتی نبود و هیچ دستوری هم از بالا نرسید....»

به دلیل پخش سریال آشپزباشی 90 با تأخیری نیم ساعته روی آنتن رفت و در پایان، 10 دقیقه زودتر تمام شد. قرار بود ساعت يك و 30 دقیقه بامداد این برنامه تمام شود ولی یک تماس کافی بود تا زمان 10 دقیقه کاهش یابد.

او به خوبی می‌دانست یکی از حساس‌ترین برنامه‌هایش را روی آنتن خواهد برد، مثل همان برنامه‌ای که صفایی‌فراهانی با جمله‌هايش فوتبال را به‌هم ریخت. شاید مهم‌ترین عاملی که کمی تذکرها را روانه میز کاری عادی فردوسی‌پور کرد، بحث پيامك‌های 90 بود. به دلیل ایجاد حساسیت و پاره‌ای از مشکلات در این زمینه، او مجبور شد به دفتر رؤسا برود و کمی توجیه شود.

آن فرد مسئول این مسئله را تأييد می‌کند: «قبل از اجرای برنامه شایعه‌ها کار خودش را کرد. به‌خاطر همین کمی سخت گرفتند .
این جلسه نتایج دیگری هم داشت. یکی از نتایج آن این بود که مسابقه 4 گزینه‌ای 90، سه گزینه‌ای شود و نام سازمان تربیت‌بدنی از گزینه‌ها خارج شود. این تنها اتفاق صورت گرفته در مسابقه پيامك اين برنامه نبود چون گزینه‌ها هم جا‌به‌جا شدند.

این را همان فرد تأييد می‌کند: «گزینه 3 فدراسیون فوتبال بود که قبل از برنامه گزینه یک شد. گزینه 2 خداحافظی نسل طلایی بود و گزینه اول هم ضعف مربیان. منتهی به دلایلی قبل از برنامه تصمیم گرفته شد آن‌ها را جا‌به‌جا کنند!»

موضوعی که البته دادکان را به واکنش واداشت و گفت: «9 تا از بازیکنان جام‌جهانی در ترکیب تیم ملی هستند چطور ما می‌گوییم خداحافظی نسل طلایی؟»

البته به هیچ یک از گزینه‌ها هم رأی نداد تا نشان دهد هیچ‌کدام از آن‌ها را در ناکامی تیم ملی دخیل نمی‌داند. جواب او تنها سازمان تربیت‌بدنی بود که در لحظه‌هاي آخر از بین گزینه‌ها بیرون کشیده شد. رئیس سابق فدراسیون فوتبال به‌جز این موارد، حرف دیگری در پشت صحنه برنامه 90 به زبان نیاورد. بعد از اتمام برنامه هم وقتی استودیو را ترک می‌کرد، با لبخندی گفت: «دیدید همه چیز را گفتم. من فقط از خدا می‌ترسم.»
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"