x
کد خبر: ۹۳۴۲۰
تاریخ انتشار: ۰۸:۲۵ - ۰۷ دی ۱۳۸۸
تصميم ديرهنگام شوراي عالي انقلاب فرهنگي به بركناري موسوي از رياست فرهنگستان هنر كه طي يك‌سال گذشته عملاً اين نهاد هنري را به مركز طراحي فتنه عليه نظام اسلامي تبديل كرده بود و در ضمن پس از انتخابات علي‌رغم ژست‌هاي آزادمنشانه از دريافت حقوق چندميليوني فرهنگستان دريغ نكرد، با واكنش عصباني و تند حاميان وي روبرو شده و اين افراد مي‌كوشند با انتشار يادداشت‌ها، مصاحبه‌ها و اخباري عليه علي معلم دامغاني وي را منصرف كنند.

به گزارش رجانيوز، اين افراد دامنه هتاكي‌هاي خود عليه علي معلم را همچنين به تماس‌هاي تلفني و ارسال پيامك‌هاي اهانت‌آميز به وي كشانده و حتي در تماس با منزل او، سخنان اهانت‌آميزي مطرح كرده‌اند.

حاميان موسوي كه بعد از انتخابات با نپذيرفتن نتايج انتخابات و اردوكشي‌هاي خياباني در تهران روحيه ديكتاتورمآبانه خود را ثابت كرده‌اند، در فاز جديد از ابراز اين روحيه، تصميم عالي‌ترين نهاد فرهنگي جمهوري اسلامي را كه به حكم همين نهاد موسوي 11 سال رئيس فرهنگستان هنر بوده است، برنمي‌تابند.

يكي از اين افراد كه خود را شاعر، خبرنگار و وبلاگ‌نويس معرفي كرده، با افتخار از ايجاد مزاحمتش براي علي معلم در وبلاگ خود روايتي مطرح كرده است.

در بخش‌هايي از اين نوشته آمده است:

چهارشنبه صبح.

آمدم خبرگزاری. تقریبا همه داشتند معلم را فحش می دادند. یكی از همكاران گفت نظرت درباره معلم چیست؟ گفتم "سقط من عینی"، از چشمم افتاد. گفتم اگر قرار بود به فرهنگستانی برود، باید می رفت فرهنگستان زبان و ادب، به جای "حداد عادل"... تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. به دوستان دیگر هم كه زنگ زدم، بیشتر فحشش می دادند!

چهارشنبه بعد از ظهر

رفتم حوزه هنری. با چند تن از شعرا كه نامشان را نمی آورم هم قرار گذاشتم. اكثرا بد و بیراه می گفتند به استاد سابقشان. همه تا روز قبل ابراز ارادت می كردند به "معلم"شان. امروز فحش بود كه به جانش می كشیدند. یكی می گفت می خواهم "هجو"ش كنم. تعجب كردم! این ها كه دوستانش بودند هم...؟!!

معلم نیامد. ساعت ۶ شد. بچه ها می گفتند حتما كسی به او خر داده كه نیاید. اگر بیاید، اینجا ممكن است بد و بیراه بشنود! زنگ زدم به "استاد". عذرخواهی كرد و گفت ترافیك آن قدر زیاد بود كه نتوانستم بیایم! اگر می خواستم بیایم حوزه، ۳-۴ ساعت بعد می رسیدم. بچه ها گفتند دروغ می گوید. امروز اصلا ترافیك نیست. گفت اگر می توانی سوال هایت را تلفنی بپرس. گفتم یك ساعت دیگر زنگ می زنم...

وي در ادامه مدعي شده است كه علي معلم از انتصاب خود به‌عنوان رئيس فرهنگستان بي‌خبر بوده است.

همچنين سايت ضدانقلاب گويا در نوشته‌اي با عنوان "به هوش باش که پا جای پای چه کسی می‌گذاری؟"، اهانت‌هاي متعددي نثار معلم كرده و او را بيگانه با فرهنگ و هنر خوانده كه در بخش‌هايي از اين نوشته آمده است:

«خبر را امروز شنيدم؛ که حضرتت رئيس فرهنگستان هنر شده‌ای . مثلاً انتخابی! و کدام خفيف العقل است که باور کند اين شعبده بازی ناشيانه را. به قول حافظ: «غالباً اين قدرم عقل و کفايت باشد». اما به هر حال شد
آن‌چه شد و رفت آن‌چه رفت. انتخابی يا انتصابی، جناب‌عالی در حال حاضر رئيس فرهنگستان هنريد و بنده که شما را نيک می‌شناسم، اکنون با چند پرسش مواجهم.

اما حضرت استاد! راستی راستی شما فکر می‌کنيد که حد و شأن شما تکيه زدن بر چنين منصبی است؟ فارغ از اين‌که جای چه کسی قرار گرفته‌ايد. آيا گمان می‌کنيد، جامة رياست فرهنگستان هنر بر قامت شما بلند يا گشاد نيست؟ باز هم فارغ از اين‌که چه کسانی در دهه‌های اخير در مصدر مراکز فرهنگی و هنری قرار گرفته‌اند.

اگر با خواندن اين نامه، قصد استعفا نکردی که نمی‌کنی لااقل در سمتی که هستی به قدر ارزنی هم که شده، جايی برای مروّت و راستی و معرفت باز کن.

اين‌که مير حسين موسوی نقاش است، معمار است، تاريخ معاصر را خوب خوانده، با ادبيات و خوش‌نويسی بيگانه نيست، به چند زبان زندة دنيا مسلط است، مرد سياست است و اگر از نظرگاه تو ببينيم هم قدّش بلند است و هم حسن منظری دارد و تو هيچ‌يک از اين‌ها را نداری، اصلاً مهم نيست. آن‌چه مهم است، اين است که او از سيادت و شهامت و صداقت بهره‌ای تام دارد. به هوش باش که پا جای پای چه کسی می‌گذاری؟ و با کدام طايفه طرفی؟

در اين سال‌ها به انبانی از نفاق و دروغ و تزوير بدل شده‌ای. از هيچ‌گونه نجواگری و سخن‌چينی و تهمت و سعايت پرهيز نداری. تنها اين من که سالی به سالی از سر اتفاق به زيارتت نائل می‌شوم، هم اکنون با همين حافظة مصدوم صدها دروغ صريح مسلم و ده‌ها تهمت و شايعه و سعايت از حضرتت سراغ دارم.»
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"