کد خبر: ۸۴۳۰۵
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۷ - ۰۹ شهريور ۱۳۸۸

مديران نبايد از صحبت‌هاي من ناراحت شوند. يك مدير 10 سال مدير يك باشگاه صنعتي است. بيايند از او بپرسند كه در اين مدت چه درآمدزايي كرده‌اند.

ایسنا: احتمالا كسي به ياد ندارد كه محمد دادگان دقيقا چه تاريخي در برنامه‌ي تلويزيوني حضور پيدا كرد. خودش كه مي‌گويد دو سال و نيم پيش. اما، به احتمال فراوان در خاطره همه هست آخرين باري كه دادگان به تلويزيون آمد، چه طور از فدراسيون تحت مديريتش دفاع كرد. دادگان تفاوت چنداني با گذشته نكرده. تنها موهايش سفيدتر شده و چهره‌اش هم تكيده‌تر.

رييس سابق فدراسيون فوتبال كه اين روزها شايعه‌ي بازگشت دوباره‌اش به فوتبال شنيده مي‌شود، پس از دو سال و نيم هم‌چنان همان مواضع گذشته‌اش را دارد. البته او در تازه‌ترين گفت‌وگوي تلويزيوني‌اش حرفي از بازگشت به فوتبال نمي‌زند اما، وقتي مي‌گويد كه توانايي كفاشيان و همكارانش در فدراسيون فوتبال هميني است كه همه مي‌بينند بايد كمي شايعات را جدي گرفت.

محمد دادگان صبح روز دوشنبه در برنامه‌ي تلويزيوني «روز از نو» شبكه 2 سيما حضور يافت و به برخي پرسش‌ها پاسخ گفت:

* علت اينكه نتوانستيم به جام جهاني برويم، چه بود؟ فكر مي‌كنيد اين ناكامي چه تبعات منفي براي فوتبال ايران خواهد داشت و اگر مي‌توانستيم به جام جهاني صعود كنيم، چه دستاوردهايي حاصل مي‌شود؟

- فوتبال و ورزش به انسان‌هاي متخصص نياز دارد. شما مي‌دانيد كه كشورهاي موفق در فوتبال نخستين كاري كه انجام مي‌دهند اين است كه آن را به انسان‌هاي متخصص مي‌دهند. اينكه ما نتوانستيم به جام جهاني برويم بازخوردهاي مختلفي را به وجود آورده است. هر تيمي كه به جام جهاني برود، پرچم آن كشور براي يك سال در آن كشور برافراشته است. اگر امروز تيم ملي به جام جهاني صعود مي‌كرد، تا خرداد سال آينده پرچم ايران در آفريقاي جنوبي برافراشته بود. اين تاثير سياسي صعود يك كشور به جام جهاني است. اينكه ما نتوانستيم به جام جهاني برويم، در جامعه بازخورد بسيار منفي را به وجود آورده است. اگر تيم ملي به جام جهاني مي‌رفت، نشاط فراواني در جامعه ايجاد مي‌شد. از نظر مالي هم بايد بگويم حضور در جام جهاني هفت ميليون فرانك سوئيس پاداش به همراه دارد. زماني كه ما در فدراسيون فوتبال بوديم و تيم ملي به جام جهاني رفت، "ايرانول" و "پوما" اسپانسر فدراسيون فوتبال شدند. ايرانول يك ميليارد و 300 ميليون تومان به فدراسيون فوتبال داد و پوما 810 ميليون تومان. اگر اين مسايل را كنار هم بگذاريد متوجه مي‌شويد كه چه ضررهايي متوجه فوتبال ايران شد.

متاسفانه هم اكنون برنامه‌اي نداريم كه بگوييم چرا جام جهاني را از دست داديم. كره شمالي با 30 بازيكن و در شرايطي كه ليگ سراسري نداشت و تنها يك زمين چمن مصنوعي در اختيار داشت، به جام جهاني رفت اما، آيا براي كشوري 70 ميليوني با اين همه استعداد و هزينه نرفتن به جام جهاني فاجعه نيست؟ ما مي‌توانستيم به راحتي به جام جهاني برويم اكنون كه نرفته‌ايم متاسفانه نمي‌خواهيم تبعات آن را بپذيريم. خيلي ساده از كنار عدم صعود تيم ملي گذشتيم. عوامل صعود نكردن تيم ملي به جام جهاني بايد به مردم معرفي شوند. بارها رييس جمهور گفتند كه ورزش با نرفتن تيم ملي به جام جهاني ضربه خورد اما، آيا نبايد عوامل شكست را به مردم معرفي كرد؟ حالا مي‌گوييم تلاش مي‌كنيم براي چهار سال بعد. خب. همه تلاش مي‌كنند زماني كه ما در فدراسيون فوتبال بوديم، فوتبال ايران در رده‌ي پانزدهم جهان بود و آلمان دو پله پايين‌تر از ايران قرار داشت. روزي كه در اين رده قرار گرفتيم، بيشتر روساي فدراسيون‌هاي ديگر كشورها با ما تماس گرفتند و تبريك گفتند اما، امروز شصتم جهانيم و چهارم آسيا. مي‌گويم رده‌بندي مهم نيست؛ اما، آيا جايگاه ما اينجاست؟ مدام ليگ برگزار مي‌كنيم. مي‌گوييم پنج‌شنبه به پنج‌شنبه و جمعه به جمعه بازي‌هاي ليگ را برگزار مي‌كنيم خب كه چي؟ در تمام دنيا فوتبال به عنوان سرگرمي است. نبايد فوتبال را به عنوان سرگرم كننده مطرح كنيم.

* آقاي دادگان فوتبال ما مهره‌هاي بزرگي را در اختيار دارد. ورزش دنيا به نامي مانند علي دايي احترام مي‌گذارد. آيا انتخاب علي دايي به عنوان سرمربي تيم ملي تصميم درستي بود و آيا اگرخودتان رييس فدراسيون بوديد، چنين انتخابي را انجام مي‌داديد؟

- من چنين كاري را نمي‌كردم. دايي براي جامعه‌ي فوتبال قابل احترام است. او اسطوره‌ي فوتبال ايران است و به طور قاطع مي‌گويم بخش اعظمي از شناخت مردم جهان از ورزش ايران مربوط به علي دايي است. دايي را دنيا مي‌شناسد؛ اما، معرفي دايي به عنوان سرمربي تيم ملي سرپوشي روي بسياري از مشكلات بود. دايي بايد مي‌ماند و رياضت مي‌كشيد. او همان طور كه فوتبالش را از فوتبال پايه آغاز كرد، بايد در مربيگري‌ هم چنين شيوه‌اي را در پيش مي‌گرفت و آن گاه ما مي‌توانستيم از تجربه‌ي دايي در سال‌هاي بعد استفاده كنيم. وقتي كه دايي به من زنگ زد و از من مشورت گرفت كه آيا سرمربيگري تيم ملي را بپذيرد يا خير، به او گفتم اين پيشنهاد را نپذيرد. گفتم آنها به خاطر اسمت مي‌خواهند چنين انتخابي را انجام دهند. وقتي هم كه از تيم ملي جدا شد به من زنگ زد و گفت كه من را هم سوزاندند. من مي‌خواهم بگويم كه قلعه‌نويي را هم سوزاندند.

* هر چقدر كه به شروع جام جهاني نزديك مي‌شويم، اين احساس بيشتر مي‌شود كه چرا نتوانستيم به جام جهاني برويم.

- وقتي در سه بازي تيم ملي بهترين بازيكن دروازه‌بان است و سازمان تربيت بدني براي اين عنوان پنج ميليون تومان به دروازه‌بان تيم ملي مي‌دهد، خب مشخص است كه ما در خطوط ديگر ضعف داشته‌ايم. بايد هافبك‌ها و بازيكنان مدافع را جريمه كرد كه چگونه اجازه دادند دروازه‌بان در سه بازي بهترين بازيكن زمين شود. در زماني كه ما در فدراسيون فوتبال بوديم، علي كريمي، وحيد هاشميان و علي دايي بهترين بازيكن مي‌شدند. اين نشان مي‌داد كه تيم ملي روبه جلو بازي مي‌كرده اما، وقتي دروازه‌بان بهترين بازيكن مي‌شود معلوم است كه بازي ما روبه عقب بوده است. كدام كارشناس به تلويزيون آمد و اين مساله را آسيب شناسي كرد. آمدند تنها در جهت تاييد تيم ملي حرف زدند. كارشناساني هم كه به تلويزيون آمدند به فوتبال ايران ضربه زدند.

* يادم مي‌آيد وقتي وحيد هاشميان به دلايل شخصي به تيم ملي نمي‌آمد، شما به آلمان سفر كرديد. براي آوردن رنه سيموئز هم چنين شيوه‌اي را در پيش گرفتيد. آن زمان خيلي‌ها انتقاد كردند و گفتند اين دون شان رييس فدراسيون فوتبال است كه دنبال يك بازيكن و يك مربي برود.

- من بالاتر از شان خودم به غرور ملي‌ام اهميت مي‌دهم. وقتي چنين انتقادهايي مطرح شد، در برنامه‌ي تلويزيوني گفتم حاضرم غرور خودم شكسته شود اما، غرور ملي از بين نرود. حالا خوشحالم كه با آن رفتارم غرور ملي‌ام از بين نرفت. وحيد هاشميان حساس‌ترين گل‌ها را براي تيم ملي زد و بخشي از موفقيت تيم ملي در آن زمان مربوط به وحيد است. در چنين مواقعي است كه آدم‌ها بايد خودشان را فدا كنند.

* بعضي مديران ما به مديران هزينه تبديل شده‌اند. آيا شما درمورد اينگونه مديريت‌ها صحبتي داريد؟

- فدراسيون فوتبال وجود دارد. مدارك هم هست. من در دوره‌ي چهار سال و سه ماه حضورم در فدراسيون فوتبال يك ريال هم از هيچ نهاد دولتي پول نگرفتم. تمامي درآمد فدراسيون فوتبال مختص به فدراسيون بود و بازاري‌هايي كه عاشق فوتبال بودند. در آن زمان ما دو ساختمان براي باشگاه‌هاي پرسپوليس و استقلال خريديم و ورزشگاه بم را هم ساختيم. فوتبال را بي‌نياز كرده بوديم. شما مي‌بينيد كه در فوتبال ما به غير از دو باشگاه كه به صورت خصوصي اداره مي‌شوند، ساير باشگاه‌ها بودجه‌ي دولتي دارند.

مديران نبايد از صحبت‌هاي من ناراحت شوند. يك مدير 10 سال مدير يك باشگاه صنعتي است. بيايند از او بپرسند كه در اين مدت چه درآمدزايي كرده‌اند. سالي 10 ميليارد تومان پول مي‌گيرند و خرج مي‌كنند. اينكه كاري ندارد. زماني كه ما فدراسيون فوتبال را تحويل داديم، پنج ميليارد تومان پول در حساب فدراسيون بود. الان مسوولان فدراسيون فوتبال بيايند و بگويند كه چقدر گرفته‌اند و چقدر بدهكارند. خوشحالم كه افكار عمومي متوجه همه چيز است. بايد كار را به متخصص داد. تخصص، دانش و تجربه سه فاكتوري است كه مي‌تواند باعث شود كه يك مدير موفق شود. آيا آدم‌هايي كه مي‌آيند اين سه عامل را دارند؟

(در ادامه‌ي برنامه سوال‌هاي مردمي از دادكان پرسيده شد.)

* تيم كادر فني زمان مديريت شما در فدراسيون فوتبال با كادر فني فعلي قابل مقايسه نيست.چرا شما از برانكو تا پايان حمايت كرديد؟

- من او را قبول داشتم و كارش قابل قبول بود. به همين خاطر از او حمايت كردم.

* لطفا به طور شفاف بگوييد كه چرا در فدراسيون فوتبال نمانديد؟

- من هميشه شفاف حرف مي‌زنم. مسوولان سازمان تربيت بدني نمي‌خواستند كه من در فدراسيون فوتبال باشم. من پيش از جام جهاني در مجمع فدراسيون فوتبال به طور رسمي خداحافظي كرده بودم و گفته بودم كه بعد از جام جهاني نيستم. فشارهايي كه به من و همكارانم وارد شد، غير قابل قبول بود و شرايطي را فراهم كرد كه ما نباشيم. وقتي در آلمان نماينده‌ي كشورم بودم، حكم من لغو شد. كاري كه خارج از چارچوب اخلاقي و ورزشي بود. بعد از بازي با آنگولا، بلاتر از پشت به شانه‌ي من زد و گفت؛ ناراحت نباش. حكم تو لغو شد. او نخستين كسي بود كه به من بابت بركناري‌ام تبريك گفت. او گفت؛ كه اولين بار است كه در جام جهاني يك رييس فدراسيون مي‌رود. آنها ما را تحمل نكردند كاري هم از دست ما برنمي‌آمد. بايد مي‌پذيرفتيم و من به خاطر فوتبال كشورم استعفا دادم. بهترين قاضي مردم هستند. اميدوارم رييس بعدي دچار سياسي‌ بازي‌ها و هواي نفس نشود. اگر مشكلي در داخل داريم، بايد بين خودمان حل كنيم نه اينكه آن را در مجامع بين‌المللي مطرح كنيم.

* آينده‌ي فوتبال ايران را چطور مي‌بينيد؟

- اجازه بدهيد افكار عمومي در اين باره صحبت كنند اما، بايد بگويم فدراسيون فوتبال فعلي در چارچوب توانايي‌هايش در حال فعاليت است. كفاشيان و همكارانش دارند تلاش مي‌كنند. توانايي هر كس مشخص است. من به سهم خودم از تلاش‌هاي كفاشيان و همكارانش تشكر مي‌كنم؛ اما، شما ببينيد كه در حال حاضر رييس كميته‌ي انضباطي بيشتر مصاحبه مي‌كند يا دبيركل فدراسيون؟ زماني كه من در فدراسيون بودم، رييس كميته‌ي انضباطي تنها يك بار مصاحبه كرد.

چند روز پيش با كفاشيان صحبت مي‌كردم به او اين مساله را يادآور شدم. گفتم كه بايد احكام كميته‌ي انضباطي از طريق دبيركل اعلام شود و كميته‌ي انضباطي نبايد مصاحبه كند. وقتي بي‌ثباتي به وجود بيايد و من نوعي نتوانم مجموعه‌ي خودم را كنترل كنم، همين مي‌شود كه يك روز رييس كميته‌ي انضباطي صحبت مي‌كند و روز ديگر رييس سازمان ليگ. به تازگي هم منشور اخلاقي را مطرح كردند. منشوري كه در هيچ جاي دنيا سابقه ندارد. من خودم انسان اخلاق گرايي هستم. اما، اين منشور بي‌سابقه است. منشور اخلاقي تنها نيكبخت واحدي را شامل شد. او فرزند ايران است. نبايد با او چنين رفتاري مي‌شد.

* آقاي دادگان آيا شما همچنان بر استفاده از مربيان خارجي تاكيد داريد؟

- بايد بگويم تمام مربيان ايراني زحمتكش هستند. آنها نبايد از صحبت‌هاي من ناراحت شوند اما، مي‌بينيد تيمي كه فصل گذشته در جمع مدعيان بود، هم اكنون در انتهاي جدول است. همه‌ي مربيان ايراني سبك و سياق تقريبا مشابهي دارند. ما بايد از مربيان خارجي در تيم ملي استفاده كنيم.

* در حالي كه رييس سابق سازمان تربيت بدني نمره‌ي 17 به مجموعه‌ي تحت مديريتش داد، شما چه نمره‌اي به سازمان تربيت بدني مي‌دهيد؟

- من 32 سال است كه معلمم. نمره‌اي كه به ايشان مي‌دهم اين است كه بايد دوباره اين واحد را تكرار كند.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"