| |
شهاب‌نیوز: الخلاصه جناب آقای سليمی نمين با تقديم هزاران هكتار زمين هم نمی شود دكترا گرفت اگر شما سراغ داريد ما حاضريم به جای شما افشاگری كنيم. دشمنی شما با دانشگاه آزاد نسبت‌های ناروای شما به اشخاص را مشروعيت نمی بخشد «المؤمن ملجم» شخص مؤمن افسارگسيخته حرف نمی زند. نوع افرادی كه با روزنامه‌ها سر وكار دارند شما را می‌شناسند و به اين حقيقت پی برده اند كه «هر سخنی كه منسوب به سليمی نمين باشد بيهوده و پوچ است» از شخصی مثل شما نه گله منديم و نه در شگفت...
در پی اظهارات جدید آقای عباس سلیمی نمین که در راستای حمله به دانشگاه آزاد مدعیات جدیدی را علیه مدرک تحصیلی یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی مطرح کرده بود؛ عزت الله دهقان نماينده دورود و ازنا جوابیه روشنگرانه‌ای را منتشر کرد.
متن کامل این جوابیه که خطاب به روزنامه‌های حامی دولت و آقای سلیمی نمین از جمله روزنامه ایران نگاشته شده، به شرح زیر است:
بسم‌الله الرّحمن الرّحیم
آقای سليمی نمين فرموده‌اند كه فلانی در سال ۷۱ دوهزار متر زمين را به آقای جاسبی اهدا كرده است و در قبال اين اهدا دكترا گرفته است. اولاً اين سخن اهانت صريح به همه دستگاه‌های مديريتی و نظارتی و اطلاعاتی است كه چگونه يك چنين حاتم بخشی بزرگی از ديدگاه آنان مخفی مانده است. آری در سال ۱۳۷۱ موافقتنامه‌ای بين دانشگاه و سازمان (بازنشستگی) منعقد شد اما اين موافقتنامه به سبب عدم انجام تعهدات دانشگاه هرگز عملی نشد و بيعی صورت نگرفت.
در جهت رفع اين ناروا سخن فراوان است اما به جهت رعايت اختصار تنها به نامه شماره ۲۲۷ مورخ ۷۴/۸/۱۱ آقای جاسبی به آقای اردكانی، بسنده می‌نمايد كه انصافاً جا دارد برای تنوير افكار عيناً كليشه شود. (شماره ۱)
ناگفته نماند كه عين اين مطالب در ايام انتخابات و در تيراژ چندين ده هزار در حوزه انتخابيه اينجانب منتشر گرديد «و ما هی من الظالمين، ببعيد» در نامه فوق الذكر آقای جاسبی از آقای اردكانی درخواست می‌كند تا دستور دهند بيع نامه زمين‌های مذكور تنظيم گردد.
حكم انتصاب بنده به عنوان مشاور دبيركل مورخ ۷۳/۸/۱۴ پيوست است (شماره ۲) تاريخ اين حكم يعنی تاريخ ترك سازمان بازنشستگی به وسيله اينجانب و تاريخ درخواست آقای جاسبی از جانشين بنده برای تنظيم بيع نامه يعنی گذشت دقيقاً يك سال تمام از رفتن حقير و آمدن جانشين اين چگونه می‌شود كه آقای جاسبی كه در سال ۷۱ دوهزار متر زمين به او واگذار شده است در سال ۷۴ يعنی دقيقاً ۷۴/۸/۱۱ از جانشين بنده تقاضای تنظيم بيع نامه می‌نمايد.
جناب آقای سليمی را به اندكی تفكر در همين سند دعوت می‌نمايد اما «به شرط‌ها» آنجا كه مقوم آقای سليمی به اين وضوح باطل شد تالی بطريق اولی باطل است و اما در خصوص مدارك تحصيلی بنده آقای سليمی بايد بداند اگرچه می‌داند و با مراجعه مختصری به اسناد و مدارك بهتر می‌توانست بداند كه اين گونه زد و بندها درخور كسانی است كه به آسانی آن را به ديگران نسبت می‌دهند و ...
اينجانب در سال ۱۳۵۳ يعنی اوج حكومت طاغوت در دانشگاه مشهد پذيرفته و در سال ۵۷ به اخذ درجه ليسانس از اين دانشگاه موفق شده ام. در سال ۵۸ پس از شركت در كنكور در فوق ليسانس اين دانشگاه قبول و تا اواسط سال ۵۹ بيش از نصف واحدها را گذرانده و با تعطيل دانشگاه به مناسبت انقلاب فرهنگی به عنوان رئيس آموزش و پرورش راهی تربت جام و در سال ۶۰ از طرف مردم شهيدپرور تربت جام و تايباد به نمايندگی مجلس اول انتخاب شده ام. در كتابچه معرفی نمايندگان مجلس اول در مقابل اسم حقير درج شده است دانشجوی فوق ليسانس و اين در سال ۶۰ يعنی زمانی كه فكر ايجاد دانشگاه آزاد اسلامی در مغز كسی راه پيدا نكرده بود. پس از باز شدن دانشگاه‌ها بقيه واحدها را در دانشگاه تهران پاس و با درجه ممتاز از اين دانشگاه فوق ليسانس گرفته و فارغ التحصيل شدم.
بر همه عزيزانی كه از نزديك با اينجانب آشنايی داشته و يا كتاب‌های حقير را خوانده اند واضح است كه به حول و قوه الهی درب هيچ يك از دانشگاه‌های مرتبط به روی حقير بسته نبود منتهی با علاقه‌ای كه به عرفان اسلامی داشتم و با وجود استادان گرانقدری مثل جناب دكتر علی شيخ الاسلامی، جناب آقای دكتر غلامحسين دينانی، جناب آقای دكتر حاكمی و... ادامه بقيه تحصيل در رشته عرفان را ترجيح دادم. اصولاً كسی كه با درجه ممتاز و از دانشگاه تهران فوق ليسانس گرفته باشد برای راهيابی به دانشگاه آزاد نيازی به زد و بند ندارد حالا مغز طلايی آقای سليمی اين حقيقت را چگونه تحليل كند العهده عليه.
باری در تاريخ ۷۱/۴/۲۵ در كنكور دانشگاه شركت و پس از دعوت رسمی توفيق مصاحبه علمی در محضر اساتيد مذكور، نام اينجانب بعون الله و توفيقه درصدر قبولی‌های قطعی نهايی در ويژه نامه مورخ ۱۰ بهمن روزنامه كيهان اعلام شد. محضر استادان گرانسنگی از قبيل مذكورين و همكلاسی و خدمت همدوره‌هايی كه يكی از آنها بانوی بافضيلت و عارفه مخدره سركارخانم دكتر طباطبايی همسر مكرمه مرحوم حاج احمد آقا فرزند برومند امام راحل قدس سره توفيقی بودكه كمتر كسی را يار خواهد شد.
دروس اين دوره را با بهترين نمره‌ها پاس و در بهمن سال ۷۳ امتحان جامع دكترا را با معدل ۱۷/۷۵ پشت سر گذاشته و در تاريخ ۷۵/۵/۴ از پايان نامه دكترا با عنوان «مبانی عرفان در حديث قرآن» كه بحمدالله و المنه سال‌هاست چاپ و در دسترس عرفان دوستان است دفاع و با درجه عالی و نمره ۱۸ مورد تأييد استادان راهنما و مشاور و داور و ناظر قرار گرفته و با معدل كل ۱۸ فارغ التحصيل شدم، گواهی ريزنمرات و همچنين تصوير دانشنامه دكترای تخصصی ph.D پيوست تقديم می‌شود (پيوست‌های شماره ۵ ، ۶ و ۷) و اما همكاری اينجانب با دانشگاه آزاد به عنوان استاد از سال ۶۸ بوده است.
الخلاصه جناب آقای سليمی نمين با تقديم هزاران هكتار زمين هم نمی شود دكترا گرفت اگر شما سراغ داريد ما حاضريم به جای شما افشاگری كنيم.
برادر عزيز نه تنها از اخلاق اسلامی و تقوای الهی به دور است كه اصولاً با موازين انسانی هم سازگار نمی باشد كه ما در جهت مخالفت با دستگاهی از وارد كردن هيچ اتهامی و به هر شخصی از حضرت حجت الاسلام والمسلمين قرائتی چهره تابناك و ديرآشنای مردم، درصدر و امثال اين حقير در ذيل خودداری ننماييم و هرچه به زبان مان آمد جاری كنيم. دشمنی شما با دانشگاه آزاد نسبت‌های ناروای شما به اشخاص را مشروعيت نمی بخشد «المؤمن ملجم» شخص مؤمن افسارگسيخته حرف نمی زند. نوع افرادی كه با روزنامه‌ها سر وكار دارند شما را می‌شناسند و به اين حقيقت پی برده اند كه «هر سخنی كه منسوب به سليمی نمين باشد بيهوده و پوچ است» از شخصی مثل شما نه گله منديم و نه در شگفت و اما العجب و كل العجب از روزنامه ايران است كه با سرمايه دولتی و با هزينه دولت، هر ... را منتشر می‌نمايد. الی الله المشتكی و عليه المعول فی الشدة و الرخاء
خدا می‌داند بنده گفته‌های سليمی را درخور جواب نمی دانستم و می‌خواستم مثل هميشه از كنار قضيه بگذارم و بگذرم كه «اذا مروا باللغو مروا كراما» اما از طرفی نصيحت حكيمانه آيت الله فاكر نماينده ارجمند مشهد را خطاب به نمايندگان متذكر شدم كه ما «نمايندگان از آن خودمان نيستيم... و حق نداريم خود را بيهوده خرج كنيم» و لذا به جهت حفظ حيثيت نمايندگی و جايگاه و شأن نمايندگان اين نكات را تقديم كردم.
«و ماتوفيقی الا بالله عليه توكلت و اليه انيب»
عزت الله دهقان.
