کد خبر: ۶۴۹۰
تاریخ انتشار: ۱۳:۰۵ - ۲۹ شهريور ۱۳۸۵
گروه بين الملل:رئيس‌ جمهوري‌ اسلامي‌ ايران‌ سه‌ شنبه‌ شب‌ به‌ وقت‌ محلي‌ در شصت‌ و يکمين‌ اجلاس‌ مجمع عمومي‌ سازمان‌ ملل‌ متحد در نيويورک‌ سخنراني‌ و ديدگاه‌ ها و پيشنهادهاي‌ جمهوري‌ اسلامي‌ ايران‌ را براي‌ رفع و حل‌ مشکلات‌ و معضلات‌ جهاني‌ ارايه‌ کرد‌.

‌ متن‌ کامل‌ سخنراني‌ رئيس‌ جمهورکشورمان‌ در مجمع عمومي‌ سازمان‌ ملل‌ متحد

گروه بين الملل:رئيس‌ جمهوري‌ اسلامي‌ ايران‌ سه‌ شنبه‌ شب‌ به‌ وقت‌ محلي‌ در شصت‌ و يکمين‌ اجلاس‌ مجمع عمومي‌ سازمان‌ ملل‌ متحد در نيويورک‌ سخنراني‌ و ديدگاه‌ ها و پيشنهادهاي‌ جمهوري‌ اسلامي‌ ايران‌ را براي‌ رفع و حل‌ مشکلات‌ و معضلات‌ جهاني‌ ارايه‌ کرد‌.

متن‌ کامل‌ سخنراني‌ محمود احمدي‌ نژاد به‌ اين‌ شرح‌ است:‌‌

بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحيم‌

الحمدلله‌ رب‌ العالمين‌ و الصلوه‌ و السلام‌ علي‌ سيدنا محمد و آله‌ الطاهرين‌ و صحبه‌ المنتجبين‌ اللهم‌ عجل‌ لوليک‌ الفرج‌ و العافيه‌ و النصر و اجعلنا من‌ خير انصاره‌ و اعوانه‌ و المستشهدين‌ بين‌ يديه‌

رياست‌ محترم‌ مجمع عمومي‌

روساي‌ محترم‌ کشورها، روساي‌ محترم‌ نمايندگيها

عاليجنابان‌، خانم‌ ها و آقايان‌

خداوند حکيم‌ عزيز و رحيم‌ را سپاسگزارم‌ که‌ فرصت‌ ديگري‌ در اختيار اين‌ جانب‌ قرارداد تا به‌ نمايندگي‌ از ملت‌ بزرگ‌ ايران‌ مطالبي‌ را به‌ سمع و نظر جامعه‌ جهاني‌ برسانم.‌‌

همچنين‌ خداوند بزرگ‌ را از بيداري‌ روزافزون‌ ملتها و حضور شجاعانه‌ آنان‌ در صحنه هاي‌ مختلف‌ بين‌ المللي‌ و اعلام‌ نظر در قبال‌ مسائل‌ جهاني‌ حمد و سپاس‌ ميگويم.‌‌

حق‌ طلبي‌، خداجويي‌، عدالتخواهي‌ و حمايت‌ از کرامت‌ انساني‌ فرياد رساي‌ امروز ملتهاي‌ جهان‌ است‌‌ نفي‌ زورگويي‌ و تجاوز، دفاع‌ از مظلومان‌ و صلح‌ طلبي‌ از ويژگيهاي‌ ديگر ملتهاي‌ مختلف‌ جهان‌ به‌ خصوص‌ خواست‌ نسلهاي‌ نو و جوانان‌ برومندي‌ است‌ که‌ ميخواهند جهاني‌ پاک‌ از آلودگي‌، تجاوز و بي‌ عدالتي‌ و سرشار از عشق‌ و محبت‌ بسازند‌ جوانان‌ و نوجوانان‌ حق‌ دارند که‌ عدالتخواه‌ و حق‌ طلب‌ باشند و حق‌ دارند آينده‌ خود را براساس‌ محبت‌ و عشق‌ و آرامش‌ بنا کنند‌ و خداوند را بر اين‌ نعمت‌ بزرگ‌ نيز شاکرم.‌‌

سرکار خانم‌ رئيس‌، عاليجنابان‌ آنچه‌ امروز بر بشريت‌ ميگذرد شايسته‌ کرامت‌ انساني‌ نيست‌. خداوند بشر را

خلق‌ نکرده‌ است‌ که‌ بعضي‌ بر بعضي‌ ديگر ظلم‌ و تجاوز روا دارند.‌

عدهاي‌ با ايجاد جنگ‌ و درگيري‌ به‌ غارت‌ منابع، ثروت‌ اندوزي‌ و گسترش‌ سلطه‌ خود مشغول‌ باشند و عدهاي‌ در فقر و رنج‌ و مصيبتهاي‌ ناشي‌ از آن‌ بسر ببرند‌. عدهاي‌ با تکيه‌ بر سلاح‌ و تهديد بخواهند بر جهان‌ حکمراني‌ کنند و

عدهاي‌ دائم‌ در سايه‌ تهديد و ناامني‌ زندگي‌ کنند.‌

عدهاي‌ در هزاران‌ کيلومتر دورتر از کشور خود سرزمينهاي‌ ديگران‌ را اشغال‌ کنند‌ در امور آنان‌ دخالت‌ نمايند و بر منابع نفتي‌ و غير نفتي‌ و گذرگاههاي‌ حياتي‌ آنان‌ مسلط شوند و عدهاي‌ در خانه‌ خود روزانه‌ بمباران‌ شوند. بچه هاي‌ آنان‌ در خيابانها و کوچه هاي‌ وطن‌ خود کشته‌ شوند و خانه هاي‌ آنان‌ ويران‌ شود.‌

اين‌ گونه‌ رفتارها در شان‌ بشريت‌ نيست‌ و با حق‌ و عدالت‌ و کرامت‌ انسان‌ مغايرت‌ دارد‌ سئوال‌ اساسي‌ اين‌ است‌ که‌ در اين‌ شرايط مظلومان‌ جهان‌ بايد به‌ کجا شکايت‌ ببرند‌ چه‌ کسي‌ يا سازماني‌ از حقوق‌ مظلومان‌ دفاع‌ ميکند و

ستمگران‌ را به‌ جاي‌ خود مينشاند‌ کرسي‌ قضاوت‌ عادلانه‌ جهاني‌ کجاست‌‌؟

با ذکر نمونه هايي‌ و مروري‌ کوتاه‌ بر اهم‌ مسائل‌ جهان‌ امروز، موضوع‌ بيشتر روشن‌ ميشود.‌
الف‌. گسترش‌ بي‌ وقفه‌ سلاحهاي‌ اتمي‌، ميکروبي‌ و شيميايي‌ بعضي‌ قدرتها با افتخار از توليد سلاحهاي‌ اتمي‌ نسلهاي‌ دوم‌ و سوم‌ خبر ميدهند‌. آنان‌ اين‌ سلاحها را براي‌ چه‌ ميخواهند‌؟
آيا توليد اين‌ سلاحهاي‌
مرگبار و انباشت‌ آنان‌ در زرادخانه ها براي‌ توسعه‌ صلح‌ و دموکراسي‌ است؟‌‌ يا

اينکه‌ سلاحهاي‌ مزبور ابزار تهديد دولتها و ملتهاست‌‌ مردم‌ جهان‌ تا کي‌ بايد در سايه‌ تهديد بمبهاي‌ اتمي‌، ميکروبي‌ و شيميايي‌ زندگي‌ کنند‌؟
قدرتهاي‌ مولد چنين‌ بمبهايي‌ به‌ چه‌ چيز متعهد هستند و در برابر جامعه‌ جهاني‌ چگونه‌ پاسخگو ميباشند‌ و آيا مردم‌ اين‌ کشورها راضيند سرمايه هاي‌ آنان‌ صرف‌ توليد اينگونه‌ سلاحهاي‌ مخرب‌ شود؟‌

يا نميتوان‌ به‌ جاي‌ اتکا به‌ سلاحهاي‌ مرگبار و بمب‌ به‌ عدالت‌، اخلاق‌ و عقل‌ متکي‌ بود‌!

آيا عقل‌ و عدالت‌ با صلح‌ و آرامش‌ سازگارتر است‌ يا بمب‌ هاي‌ اتمي‌ شيميايي‌ و ميکروبي‌‌ اگر عقل‌، اخلاق‌

و عدالت‌ حاکم‌ باشد، ريشه هاي‌ ظلم‌ و تجاوز ميسوزد و تهديدها از بين‌ ميرود و دليلي‌ براي‌ منازعات‌ باقي‌ نميماند.

زيرا اکثر منازعات‌ دنيا ناشي‌ از قانع نبودن‌ به‌ حق‌ خود و اقدام‌ به‌ تجاوز و بي‌ عدالتي‌ است‌‌ عموم‌ ملتها

به‌ عدالت‌ عشق‌ ميورزند و از آن‌ استقبال‌ ميکنند و حاضرند براي‌ قوام‌ آن‌ فداکاري‌ کنند.‌

آيا اگر قدرتهاي‌ جهاني‌ پرچم‌ اجراي‌ حقيقي‌ عدالت‌ و محبت‌ و صلح‌ را برافرازند ماندگارتر و محبوبترند يا با ادامه‌ تکثير سلاحهاي‌ اتمي‌ و شيميايي‌ و تهديد دائمي‌ توسط آنها‌ تجربه‌ تهديد و به‌ کارگيري‌ سلاح‌ اتمي‌ جلوي‌ روي‌ ماست؟

‌‌ آيا به‌ جز گسترش‌ نفرتها و دشمنيها در بين‌ ملتها سودي‌ براي‌ عاملين‌ آن‌ داشته‌ است؟‌‌

ب.‌ اشغال‌ کشورها و توسعه‌ درگيريها اشغال‌ کشورها منجمله‌ عراق‌ اتفاق‌ افتاده‌ است‌ و سه‌ سال‌ است‌ که‌ ادامه‌ دارد‌.

روزي‌ نيست‌ که‌ صدها نفر به‌ خاک‌ و خون‌ نيفتند‌. اشغالگران‌ از برقراري‌ امنيت‌ در عراق‌ ناتوان‌ هستند.‌ عليرغم‌ تشکيل‌ دولت‌ و مجلس‌ قانوني‌ دستهاي‌ پنهان‌ و اشکاري‌ در تلاش‌ است‌ تا ناامني‌ و اختلافات‌ را در جامعه‌ عراق‌ گسترش‌ دهد و درگيري‌ داخلي‌ ايجاد کند.‌

شواهدي‌ بر اراده‌ اشغالگران‌ براي‌ رفع ناامنيها مشهود نيست‌‌ تعداد زيادي‌ از تروريستها توسط دولت‌ عراق‌ دستگير شدند اما اشغالگران‌ به‌ دلايل‌ گوناگون‌ آنان‌ را آزاد کردند‌.

به‌ نظر ميرسد توسعه‌ درگيريها و تروريسم‌ توجيهي‌ براي‌ حضور نيروهاي‌ خارجي‌ در عراق‌ است.‌‌

با اين‌ وضع مردم‌ عراق‌ بايد به‌ کجا پناه‌ ببرند و دولت‌ عراق‌ به‌ چه‌ کسي‌ بايد شکايت‌ کند‌.

ضامن‌ امنيت‌ عراق‌ کيست؟‌‌ ناامني‌ در عراق‌ کل‌ منطقه‌ را متاثر ميکند.‌
آيا
شوراي‌ امنيت‌ ميتواند نقشي‌ در برقراري‌ صلح‌ و امنيت‌ در عراق‌ ايفا نمايد. در حالي‌ که‌ اشغالگران‌ خود عضو دائم‌ شوراي‌ امنيت‌ هستند‌ آيا شوراي‌ امنيت‌ ميتواند تصميم‌ عادلانهاي‌ در اين‌ مورد اتخاذ نمايد‌.

به‌ سرزمين‌ فلسطين‌ بنگريد.‌

ريشه‌ مسائل‌ فلسطين‌ به‌ جنگ‌ جهاني‌ دوم‌ بر ميگردد‌ به‌ بهانه‌ حمايت‌ از بخشي‌ از بازماندگان‌ جنگ‌، سرزمين‌ فلسطين‌ را با جنگ‌ و تجاوز و آواره‌ کردن‌ ميليونها نفر از ساکنان‌ بومي‌ اشغال‌ کردند و در اختيار تعدادي‌ از

بازماندگان‌ قرار دادند و جمعيت‌ زيادتري‌ هم‌ که‌ اصولا‌ از جنگ‌ جهاني‌ متاثر نبودند از سراسر جهان‌ در آن‌ سرزمين‌ جمع کردند و دولتي‌ را شکل‌ دادند.‌

دولتي‌ در سرزمين‌ ديگران‌ با مردمي‌ جمع آوري‌ شده‌ از اطراف‌ جهان‌ و خارج‌ از فلسطين‌ و البته‌ به‌ قيمت‌ آوارگي‌ ميليونها نفر از صاحبان‌ اصلي‌ آن‌ سرزمين‌‌ اين‌ فاجعه‌ عظيمي‌ است‌ که‌ در تاريخ‌ کمتر اتفاق‌ افتاده‌ است‌‌ هنوز آوارگان‌ در اردوگاههاي‌ موقت‌ زندگي‌ ميکنند و بعضي‌ از آنان‌ با آرزوي‌ بازگشت‌ به‌ وطن‌ از دنيا رفته اند.‌

آيا هيچ‌ منطق‌ و قانون‌ و استدلال‌ حقوقي‌ وجود دارد که‌ چنين‌ رويدادي‌ را تاييد نمايد‌ ؟

آيا هيچيک‌ از اعضاي‌ سازمان‌ ملل‌ متحد ميپذيرند چنين‌ فاجعه اي‌ در کشور آنان‌ اتفاق‌ بيفتد؟‌

آن‌ قدر بهانه‌ تاسيس‌ رژيم‌ اشغالگر قدس‌ سست‌ است‌ که‌ مدعيان‌ اجازه‌ نميدهند کسي‌ درباره‌ آن‌ سخن‌ بگويد. چون‌ با آشکار شدن‌ حقيقت‌ موضوع‌ فلسفه‌ وجودي‌ اين‌ رژيم‌ از بين‌ ميرود چنانکه‌ از بين‌ رفته‌ است.‌‌

فاجعه‌ به‌ استقرار يک‌ رژيم‌ در سرزمين‌ ديگران‌ ختم‌ نميشود‌ متاسفانه‌ از نخستين‌ روز تاسيس‌، رژيم‌ مزبور به‌ عنوان‌ يک‌ نيروي‌ تهديد کننده‌ دائمي‌ در منطقه‌ خاورميانه‌ و با مقصد ايجاد جنگ‌ و خونريزي،‌ جلوگيري‌ از پيشرفت‌

کشورهاي‌ منطقه‌ و به‌ عنوان‌ يک‌ عامل‌ تفرقه‌ و تهديد و فشار بر مردم‌ منطقه‌ مورد استفاده‌ برخي‌ قدرتها بوده‌ است.

‌‌ ممکن‌ است‌ بعضي‌ از حاميان‌ اين‌ رژيم‌ از بيان‌ اين‌ سوابق‌ ناراحت‌ شوند اما اينها واقعيت‌ است‌ و نه‌ افسانه‌‌ تاريخ‌

جلوي‌ چشم‌ ماست.‌‌

اما مهمتر از آن‌ حمايتهاي‌ غير قانوني‌ از چنين‌ رژيمي‌ است.‌‌ به‌ سرزمين‌ فلسطين‌ نگاه‌ کنيد‌ مردم‌ در خانه هاي‌ خودشان‌ هر روز بمباران‌ ميشوند‌. فرزندان‌ آنان‌ در کوچه‌ و خيابان‌ کشته‌ ميشوند اما هيچ‌ مرجع قانوني‌ حتي‌ شوراي‌ امنيت‌ قادر به‌ حمايت‌ از آنان‌ نيست.

‌‌ چرا‌ از طرف‌ ديگر دولتي‌ با راي‌ مستقيم‌ مردم‌ و بصورت‌ دموکراتيک‌ در بخش‌ کوچکي‌ از سرزمين‌ فلسطين‌ تشکيل‌ ميشود.

ليکن‌ به‌ جاي‌ حمايت‌ مدعيان‌ دموکراسي‌ از او، وزرا‌ و نمايندگان‌ مجلس‌ آن‌ در جلوي‌ چشم‌ جهانيان‌ دستگير و زنداني‌ ميشوند.‌

چه‌ شورا و سازماني‌ از اين‌ دولت‌ مظلوم‌ حمايت‌ ميکند‌ و چرا شوراي‌ امنيت‌ نميتواند قدمي‌ بردارد‌. در همين جا به‌ لبنان‌ اشاره‌ ميکنم.‌‌

‌33‌روز مردم‌ زير باران‌ بمبها و گلوله ها به‌ سر ميبردند و حدود ‌5‌/‌1‌ ميليون‌ نفر آواره‌ ميشوند،‌ برخي‌ از اعضاي‌ شوراي‌ امنيت‌ عملا در مسيري‌ حرکت‌ ميکنند که‌ فرصت‌ لازم‌ را براي‌ متجاوز فراهم‌ آورند تا اهداف‌ خود را از

طريق‌ نظامي‌ محقق‌ سازد و ديديم‌ که‌ عملا‌ شوراي‌ امنيت‌ سازمان‌ ملل‌ متحد تحت‌ فشار برخي‌ قدرتها نميتواند آتش‌ بس‌ را در همان‌ روزهاي‌ اول‌ تصويب‌ و برقرار کند‌. شوراي‌ امنيت‌ روزها به‌ تماشاي‌ صحنه‌ فجيع حملات‌ به‌ مردم‌ لبنان‌ مينشيند و فجايع قانا بارها تکرار ميشود.
چرا‌
در همه‌ اين‌ موارد پاسخ‌ روشن‌ است. مادام‌ که‌ عامل‌ درگيري‌ خود عضو دائم‌ شوراي‌ امنيت‌ باشد اين‌ شورا چگونه‌ نميتواند به‌ وظايف‌ خود عمل‌ کند‌.

ج‌ .عدم‌ رعايت‌ حقوق‌ اعضا‌ سازمانهاي‌ بين‌ المللي‌ عاليجنابان‌ در اينجا به‌ بخشي‌ از مظلوميت هاي‌ ملت‌ ايران‌ و بي‌ عدالتي‌ که‌ در حق‌ آنان‌ روا داشته‌ ميشود اشاره‌ ميکنم.‌‌

جمهوري‌ اسلامي‌ ايران‌ عضو آژانس‌ انروژي‌ اتمي‌ و متعهد به‌ معاهده‌ ان‌ پي‌ تي‌ است.‌‌ همه‌ فعاليتهاي‌ اتمي‌ ما آشکار، صلح‌ آميز و در معرض‌ ديد بازرسان‌ آژانس‌ است‌‌.

چرا با حقوق‌ مصرح‌ ما در قانون‌ مخالفت‌ ميشود‌ ؟چه‌ دولتهايي‌ مخالفت‌ ميکنند؟‌ دولتهايي‌ که‌ خود از چرخه‌ توليد سوخت‌ و انرژي‌ هسته اي‌ استفاده‌ ميکنند‌. بعضي‌ از آنان‌ از دانش‌ هسته اي‌ در مقاصد غير صلح‌ آميز هم‌ نظير ساخت‌ بمبهاي‌ اتمي‌ استفاده‌ ميکنند و حتي‌ در بکارگيري‌ آن‌ عليه‌ بشريت‌ داراي‌ سابقه‌ سو‌ هستند‌.

به‌ اين‌ بي‌ عدالتي‌ ها چه‌ سازمان‌ و شورايي‌ بايد رسيدگي‌ نمايد‌. آيا شوراي‌ امنيت‌ در جايگاهي‌ هست‌ که‌ بتواند رسيدگي‌ کند‌ و اجازه‌ ندهد حقوق‌ مسلم‌ کشورها نقض‌ گردد و برخي‌ قدرتها مانع پيشرفت‌ علمي‌ کشورهاي‌ ديگر شوند.‌

استفاده‌ از شوراي‌ امنيت‌ به‌ عنوان‌ ابزار تهديد بسيار نگران‌ کننده‌ است.‌‌

بعضي‌ از اعضا‌ دائم‌ شوراي‌ امنيت‌ که‌ در منازعات‌ بين‌ المللي‌ خودشان‌ يک‌ طرف‌ منازعه‌ هستند، به‌ راحتي‌ ديگران‌ را با شوراي‌ امنيت‌ تهديد ميکنند و از قبل‌، محکوميت‌ طرف‌ مقابل‌ خود توسط آن‌ شورا را اعلام‌ مينمايند.

‌ سئوال‌ اين‌ است‌ که‌ استفاده‌ ابزاري‌ از شوراي‌ امنيت‌ چه‌ توجيهي‌ دارد و آيا شورا را از کارآيي‌ ساقط و حيثيت‌ شورا را مخدوش‌ نميکند‌ اين‌ رفتار تا چه‌ ميزان‌ در کارايي‌ اين‌ شورا براي‌ برپايي‌ امنيت‌ موثر است.‌‌

عاليجنابان‌
مرور بر واقعياتي‌ که‌ اشاره‌ شد ما را به‌ اين‌ حقيقت‌ رهنمون‌ ميشود که‌ متاسفانه‌ عدالت‌ قرباني‌ زور و تجاوز ميشود.‌

بسياري‌ از مناسبات‌ جهاني‌ تحت‌ فشار برخي‌ از قدرتمندان‌، غير مسئولانه‌، غير عادلانه‌ و تبعيض‌ آميز است‌‌.

تهديد با بمب‌ اتمي‌ و تسليحات‌ توسط برخي‌ قدرتها به‌ جاي‌ احترام‌ به‌ حقوق‌ ملتها و حفظ و گسترش‌ صلح‌ و آرامش‌ نشسته‌ است‌‌.

ادعاي‌ حمايت‌ از حقوق‌ بشر و دموکراسي‌ براي‌ برخي‌ قدرتها تا وقتي‌ است‌ که‌ بتوان‌ از آن‌ به‌ عنوان‌ ابزاري‌ براي‌ فشار و تحقير ساير ملتها استفاده‌ کرد.

اما وقتي‌ موضوع‌ به‌ منافع خود مدعيان‌ بر ميگردد، مفاهيمي‌ نظير دموکراسي‌، حق‌ انتخاب‌ ملتها، احترام‌ به‌ حقوق‌ و شعور مردم‌ ،حقوق‌ بين‌ المللي‌ و عدالت‌ هيچ‌ جايگاه‌ و ارزشي‌ ندارد‌.

نظير آنچه‌ در برخورد با دولت‌ منتخب‌ مردم‌ فلسطين‌ و يا در حمايت‌ از رژيم‌ صهيونيستي‌ ديده‌ ميشود‌ اگر در فلسطين‌ مردم‌ کشته‌ شوند، آواره‌ شوند، زنداني‌ و دستگير و محاصره‌ شوند مهم‌ نيست‌ و به‌ حقوق‌ بشر هيچ‌ آسيبي‌ نميرسد‌.

کشورها در استفاده‌ از حقوق‌ مصرح‌ در قوانين‌ بين‌ المللي‌ مساوي‌ نيستند و برخورداري‌ از اين‌ حقوق‌ بستگي‌ به‌ اراده‌ بعضي‌ قدرتهاي‌ بزرگ‌ دارد‌.

ظاهرا‌ شوراي‌ امنيت‌ فقط براي‌ تامين‌ امنيت‌ و حقوق‌ برخي‌ از قدرتهاي‌ بزرگ‌ مفيد است‌.

اما اگر مظلومان‌ زير بمبارانها نابود شوند شوراي‌ امنيت‌ بايد سکوت‌ کند و حتي آتش‌ بس‌ را تصويب‌ نکند.‌ آيا اين‌ براي‌ شوراي‌ امنيت‌ که‌ بايد حافظ امنيت‌ کشورها باشد يک‌ تراژدي‌ تاريخي‌ نيست؟‌‌

نظام‌ حاکم‌ بر مناسبات‌ امروز به‌ گونهاي‌ است‌ که‌ برخي‌ قدرتها تصميم‌ خود را بر تصميم‌ بيش‌ از ‌180‌کشور جهان‌ حاکم‌ ميدانند و خود را معادل‌ جامعه‌ جهاني‌ قلمداد ميکنند.‌ آنان‌ خود را مالک‌ و حاکم‌ جهان‌ و ساير ملتها را دست‌ دوم‌ به‌ حساب‌ مياورند.‌

عاليجنابان‌

سئوال‌ اين‌ است‌ که‌ اگر دولت‌ امريکا يا دولت‌ انگليس‌ که‌ عضو دائم‌ شواري‌ امنيت‌ هستند مرتکب‌ تجاوز و اشغال‌ و نقض‌ قوانين‌ بين‌ المللي‌ شوند چه‌ رکني‌ از ارکان‌ سازمان‌ ملل‌ متحد ميتواند به‌ جرم‌ آنان‌ رسيدگي‌ کند.

‌ آيا شورايي‌ که‌ خود آنان‌ با امتياز ويژه‌ در آن‌ عضويت‌ دارند ميتواند به‌ جرم‌ آنان‌ رسيدگي‌ کند؟

‌ آيا تاکنون‌ چنين‌ امري‌ اتفاق‌ افتاده‌ است.‌‌

اما بالعکس‌ ديده ايم‌ اگر آنان‌ با ملت‌ يا دولتي‌ مشکل‌ پيدا کنند آن‌ دولت‌ را به‌ شوراي‌ امنيت‌ ميکشانند و خودشان‌ در مقام‌ شاکي‌ کار دادستان‌ را هم‌ انجام‌ ميدهند و در مقام‌ قاضي‌ حکم‌ هم‌ صادر ميکنند و به‌ مرحله‌ اجرا

ميگذارند.‌

آيا اين‌ نظام‌ عادلانه‌ است؟‌‌ آيا تبعيض‌ از اين‌ آشکارتر و ظلمي‌ از اين‌ واضح‌ تر وجود دارد‌؟

متاسفانه‌ اصرار مداوم‌ برخي‌ کشورهاي‌ سلطه‌ طلب‌ براي‌ تحميل‌ سياستهاي‌ انحصار طلبانه‌ خود به‌ مراکز تصميم‌ سازي‌ بين‌ المللي‌، از جمله‌ شوراي‌ امنيت‌، باعث‌ شده‌ تا بي‌ اعتمادي‌ افکار عمومي‌ جهاني‌ نسبت‌ به‌ سازمان‌ ملل‌ متحد افزايش‌ يافته‌، اعتبار و کارامدي‌ اين‌ فراگيرترين‌ نهاد نظام‌ امنيت‌ دست جمعي‌، بيش‌ از پيش‌ خدشه‌ دار شود.‌

عاليجنابان‌

تا کي‌ چنين‌ وضعيتي‌ در جهان‌ قابل‌ دوام‌ است‌‌؟ ملاحظه‌ ميفرمائيد رفتار بعضي‌ قدرتها، بزرگترين‌ چالش‌ امروز سازمان‌ ملل‌ متحد و سازمانهاي‌ وابسته‌ و شوراي‌ امنيت‌ است‌‌ ساختار و ايين‌ کار موجود شوراي‌ امنيت‌ پاسخگوي‌ انتظارات‌ نسل‌ حاضر و نيازهاي‌ امروز بشر نيست‌‌ اين‌ ساختار و آيين‌ کار ميراث‌ جنگ‌ جهاني‌ دوم‌ است.‌‌

امروزه‌ اين‌ واقعيت‌ بر کسي‌ پوشيده‌ نيست‌ که‌ نياز حياتي‌ و فوري‌ شوراي‌ امنيت‌، مشروعيت‌ و کارآمدي‌ است.

‌‌ بايد اذعان‌ داشت‌ که‌ تا وقتي‌ اين‌ نهاد نتواند به‌ نمايندگي‌ از کل‌ جامعه‌ بين‌ المللي‌ و بطور شفاف‌، عادلانه‌ و

دمکراتيک‌ اقدام‌ کند نه‌ مشروع‌ خواهد بود و نه‌ کارآمد‌.

از سوي‌ ديگر رابطه‌ مستقيم‌ سو‌ استفاده‌ از حق‌ وتو با کاهش‌ مشروعيت‌ و کارآمدي‌ شورا، اکنون‌ وضوح‌ بيشتري‌ يافته‌ و ديگر غير قابل‌ انکار شده‌ است.‌‌

تا زمانيکه‌ اين‌ ساختار و آيين‌ کار اصلاح‌ نشود نميتوان‌ انتظار داشت‌ که‌ بي‌ عدالتي‌، ظلم‌ و زورگويي‌ در جهان‌ ريشه‌ کن‌ شود و يا گسترش‌ نيابد.‌

آيا شايسته‌ است‌ مردم‌ امروز جهان‌ تابع تصميمات‌ ‌60‌سال‌ پيش‌ باشند‌ و آيا نسل‌ حاضر و نسلهاي‌ نو حق‌ ندارند خود براي‌ جهاني‌ که‌ ميخواهند در آن‌ زندگي‌ کنند تصميم‌ بگيرند.‌

امروز اصلاحات‌ جدي‌ در ساختار و ايين‌ کار شوراي‌ امنيت‌ بيش‌ از هر زمان‌ ديگري‌ ضروري‌ است.‌‌

عدالت‌ و دموکراسي‌ حکم‌ ميکند که‌ نقش‌ مجمع عمومي‌ سازمان‌ ملل‌ متحد به‌ عنوان‌ اصلي‌ ترين‌ رکن‌ اين‌ سازمان‌ محترم‌ شمرده‌ شده‌ و همين‌ مجمع با تعريف‌ سازوکار مناسبي‌ نسبت‌ به‌ اصلاح‌ ساختارهاي‌ سازمان‌ ملل‌ متحد اقدام‌ کند و به‌ خصوص‌ شوراي‌ امنيت‌ را از وضعيت‌ موجود نجات‌ دهد‌ در غير اين‌ صورت‌ و در کوتاه‌ مدت‌ حداقل‌ از جنبش‌ غير متعهدها، سازمان‌ کنفرانس‌ اسلامي‌ و قاره‌ آفريقا هر کدام‌ يک‌ نماينده‌ با امتياز ويژه‌ وتو به‌ عنوان‌ عضو دائم‌ شوراي‌ امنيت‌ انتخاب‌ شوند تا تعادل‌ حاصله‌ مانع از اجحاف‌ به‌ ملتها شود‌.

رياست‌ محترم‌ / عاليجنابان‌

از سوي‌ ديگر اخلاق‌ و معنويت‌ بايد جايگاه‌ واقعي‌ خود را پيدا کند‌ بدون‌ اخلاق‌ و بدون‌ توجه‌ به‌ معنويت‌ که‌ در پرتو تعليمات‌ انبياي‌ الهي‌ حاصل‌ ميشود، نميتوان‌ عدالت‌ و آزادي‌ و حقوق‌ بشر را تضمين‌ نمود.‌

چاره‌ عموم‌ گرفتاريهاي‌ امروز بشر توجه‌ به‌ اخلاق‌ و معنويت‌ و حاکميت‌ انسانهاي‌ صالح‌ است.‌‌

اگر احترام‌ به‌ حقوق‌ انسانها اصل‌ باشد بي‌ عدالتي‌، بداخلاقي‌ و تجاوز و جنگ‌ معنايي‌ نخواهد داشت.‌‌

انسانها همه‌ مخلوق‌ خداوندند و همه‌ صاحب‌ کرامت‌ و احترام‌ هستند‌.

کسي‌ بر کسي‌ برتري‌ ندارد‌ کسي‌ يا دولتي‌ نميتواند براي‌ خود امتيازات‌ ويژه‌ قائل‌ شود و هيچ‌ دولتي‌ نبايد حقوق‌ دولتهاي‌ ديگر را ناديده‌ بگيرد و با نفوذ در سازمانهاي‌ بينالمللي‌ خود را معادل‌ جامعه‌ جهاني‌ قلمداد کند.‌

شهروندان‌ آسيايي‌، آفريقايي‌، اروپايي‌ و امريکايي‌ با هم‌ برابرند‌ بيش‌ از ‌6‌ميليارد جمعيت‌ جهان‌ همه‌ برابر و محترم‌ هستند.‌

عدالت‌ و حفظ کرامت‌ انسان‌ دو رکن‌ اساسي‌ حفظ صلح‌، امنيت‌ و آرامش‌ پايدار در جهان‌ هستند‌ از اين‌ رو ست‌ که‌ ما ميگوئيم.‌‌

صلح‌ و آرامش‌ پايدار در جهان‌ فقط مبتني‌ بر عدالت‌، معنويت‌، اخلاق‌، مهرورزي‌ و حفظ کرامت‌ انساني‌ ممکن‌ است.‌‌

صلح‌، پيشرفت‌ و امنيت‌ حق‌ همه‌ ملتها و دولتهاست.‌‌

همه‌ ما عضو جامعه‌ جهاني‌ هستيم‌ و حق‌ داريم‌ بر ايجاد فضايي‌ اکنده‌ از محبت‌ و عشق‌ و عدالت‌ تاکيد ورزيم.‌‌

همه‌ اعضاي‌ محترم‌ سازمان‌ ملل‌ متحد متاثر از حوادث‌ شيرين‌ و تلخ‌ جهان‌ امروز هستند‌.

ما ميتوانيم‌ با اتخاذ تصميمات‌ منطقي‌ و قاطع راه‌ را براي‌ زندگي‌ بهتر نسلهاي‌ حاضر و آينده‌ باز کنيم.‌‌

ما با همکاري‌ يکديگر ميتوانيم‌ علل‌ و ريشههاي‌ تلخيها و ناکاميها را بخشکانيم‌ و به‌ جاي‌ آن‌ کام‌ ملتهاي‌ خود را با تقويت‌ عناصري‌ نظير اخلاق‌، معنويت‌، عدالت‌ که‌ پايدار هستند شيرين‌ کنيم.‌‌

ملتها براساس‌ فطرت‌ الهي‌ به‌ دنبال‌ خير و نيکي‌ و کمال‌ و زيبايي‌ هستند‌ ما با اتکا به‌ خواست‌ ملتهايمان‌ خواهيم‌ توانست‌ قدمهاي‌ بزرگي‌ در اصلاح‌ امر برداريم‌ و راه‌ را براي‌ کمال‌ بشريت‌ هموار بسازيم‌‌ ما چه‌ بخواهيم‌ و چه‌

نخواهيم‌ با اراده‌ خداوند متعال‌ عدالت‌، صلح‌ و نيکي‌ دير يا زود در جهان‌ مستقر خواهد شد‌ مهم‌ اين‌ است‌ که‌ ما نيز سهمي‌ در برپايي‌ عدالت‌ و نيکي‌ در جهان‌ داشته‌ باشيم‌‌.

خداوند قادر و رحيم‌ که‌ خالق‌ جهان‌ است‌ حاکم‌ و مالک‌ جهان‌ نيز هست‌‌ اوست‌ که‌ امر به‌ عدالت‌ ميکند و اوست‌ که‌ از بندگان‌ خود ميخواهد بر مبناي‌ خير و نيکي‌ و تقوي‌ پشتيبان‌ هم‌ باشند و در فساد و تباهي‌ از يکديگر حمايت‌ نکند‌ او از بندگان‌ خود ميخواهد به‌ نيکيها و خوبيها امر کنند و يکديگر را از زشتيها و بديها باز دارند.‌

همه‌ پيامبران‌ الهي‌ از حضرت‌ آدم‌ "ع‌ " تا حضرت‌ موسي‌ "ع‌" و از حضرت‌ موسي‌ تا حضرت‌ عيسي‌ "ع‌" و از او تا پيامبر اسلام‌ حضرت‌ محمد "ص"‌ بشر را به‌ توحيد، عدالت‌، برادري‌ و عشق‌ و محبت‌ دعوت‌ کرده اند.‌

آيا نميتوان‌ بر مبناي‌ توحيد و عدالت‌ و عشق‌ و احترام‌ به‌ حقوق‌ انسانها، دنياي‌ بهتري‌ ساخت‌ و دشمنيها را به‌ دوستي‌ تبديل‌ کرد‌.

من‌ با صداي‌ بلند اعلام‌ ميکنم‌ امروز جهان‌ بيش‌ از هميشه‌ نيازمند انسانهاي‌ صالح‌ و عدالتخواه‌ و عاشق‌ بشريت‌ و بالاتر از همه‌ نيازمند انسان‌ صالح‌ کامل‌ و منجي‌ حقيقي‌ است‌ که‌ موعود همه‌ امتها و بر پا کننده‌ عدالت‌ و صلح‌ و

برادري‌ خواهد بود.‌

اي‌ خداي‌ بزرگ‌ مردم‌ بندگان‌ تو هستند و تو خود بر هدايت‌ و رستگاري‌ آنان‌ تاکيد داري‌‌ تو خود انسان‌ کامل‌ و موعود امم‌ را بر بشريت‌ تشنه‌ عدالت‌ ارزاني‌ دار و ما را از رهپويان‌ و تلاش‌ گران‌ براي‌ ظهور و حرکتش‌ قرار بدهد.‌‌

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"