کد خبر: ۶۴۷۴۸۷
تاریخ انتشار: ۱۴:۵۰ - ۲۳ بهمن ۱۴۰۰

احمد زیدآبادی، فعال حوزه سیاسی و رسانه در گفتگویی که با خبرگزاری ایلنا انجام داد گفت: برخی از عدم مذاکره و این‌که باید آمریکا را در ایران تحقیر کنیم نان می‌خورند.

بخشی از این گفتگو را می‌خوانید:

اخیرا رهبری گفتند اگر لازم باشد با دشمن مذاکره می‌کنیم و مذاکره به معنای تسلیم بودن نیست. آقای امیرعبداللهیان هم صحبت از مذاکره مستقیم با آمریکا در مذاکرات برجام می‌کند. به نظر شما چه مساله‌ای باعث شده که یک خردجمعی در سطوح بالای نظام این تصمیم را بگیرد؟

مذاکره با آمریکا از ابتدای انقلاب تاکنون دوره به دوره به تابو تبدیل شده و مدام شکسته است، اگر تابو یک بار بشکند دیگر تابو نیست، بشخصه متوجه نمی‌شوم این چه تابویی است که مدام دوره به دوره زنده می‌شود؟ از مذاکرات مک‌فارلین بگیرید تا مذاکراتی که بر سر افغانستان و عراق رخ داد و مذاکراتی که بر سر احیای برجام اتفاق افتاد، این مذاکرات صورت گرفته است.

سوال اصلی این است ایران به چه دلیلی به وین رفته و قرار است با چه کسی توافق شود؟ خب چین، روسیه و سه کشور اروپایی که عضو برجام هستند، این مذاکرات برای برگشت آمریکا به برجام و همین‌طور از سرگیری تعهدات ایران نسبت به آن است، لذا دو طرف آن‌جا وجود دارد؛ ایران و آمریکا که باید بنشینند و با هم مسئله را حل کنند. اگر آقایان از آمریکا بی‌نیاز هستند پس برای چه به وین رفته‌اند؟ حال که رفته‌اند و به توافق نیاز دارند لاجرم باید بنشینند و با هم صحبت کنند، این‌که پیغام برود و بیاید و شفاهی یا کتبی باشد چه مسخره‌بازی‌ است که مردم را گرفتار خودشان کرده‌اند؟! از طرفی افرادی که می‌روند مذاکره کنند متوجه می‌شوند که با این وضع یک جای کار مشکل دارد، بعد از مدتی با خود فکر می‌کنند که این چه کاری است ما باید لقمه را هفت دور، دور سرمان بچرخانیم؟ بهتر است رو در رو صحبت کنیم. بالاخره همدیگر را که نمی‌خوریم. بنابراین بعد از مدتی شروع می‌کنند به گفتن اینکه مذاکره لازم است. چراکه ما نمی‌دانیم کسانی که خبر می‌برند و می‌آورند چقدر نظرات را درست منتقل می‌کنند. این استدلال طبعاً به مقامات منتقل می‌شود و آن‌ها هم موافقت می‌کنند

اما برخی از عدم مذاکره و این‌که باید آمریکا را در ایران تحقیر کنیم نان می‌خورند و منافعی دارند. این‌ها هم خودشان را به عنوان نیروهای پا به رکابِ دفاع از نظام معرفی کرده و دردسر ایجاد می‌کنند. بنابراین مقامات هم مجبور هستند آنها را رعایت کنند و دوپهلو حرف بزنند. در هر صورت در درجه اول که می‌گویند مذاکره می‌شود ضرورت کارشان آن را ایجاب می‌کند و خواست عمومی هم که هست زیرا همه‌جا با این پرسش روبه‌رو می‌شوند که این بر چه منطقی استوار است که شما بخواهید با کسی به توافق برسید و بگویید با او حرف نمی‌زنم؟ پس افکار عمومی هم به نوبه خودشان فشار می‌آورند، زیرا مردم می‌خواهند توافقی بشود تا تحریم‌ها لغو شود و بتوانند در این تنگنای اقتصادی نفسی بکشند و بهبودی در وضع معیشت‌شان ایجاد شود.

به هر ترتیب هم مجموعه شرایط داخلی و هم وضعیت افکار عمومی در این مورد که باید مشکلی که روی زمین است حل شود این ضرورت را پدید آورده که با هم صحبت کنند که به نظرم این صدور جواز مذاکرات از این‌جا ناشی شده است.


نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"