کد خبر: ۵۲۸۰۸۶
تاریخ انتشار: ۱۴:۰۱ - ۰۸ شهريور ۱۳۹۷

امیرمهدی ژوله نویسنده آثار کمدی که تجربه همکاری مداوم با مهران مدیری او را نسبت به برخی از همکارانش بیشتر مطرح کرده، به تازگی با اشاره به برخی خاطراتش از ممیزی‌های عجیب در سریال‌های کمدی که در تلویزیون همکاری داشته، با هشتگ #من_و_سانسورچی از آنها یاد کرده و چنین چالشی را راه انداخته است. برخی هنرمندان در واکنش به این چالش، برخی تجربیات‌شان را از ممیزی‌هایی که به زعم آنها عجیب بوده را به اشتراک گذاشتند.

الزام مشخص نبودنِ حجم گوش بازیگران زن از روی حجاب‌شان، تاکید بر نامشخص بودن حجم پای زنان با پوشیدن شلوار زیر شلوار اصلیِ گشاد، عدم به تصویر کشیدن زنان در حین بالا رفتن از پله، عدم ثبت زنان در دکوپاژی که به دیوار تکیه داده باشند و دیالوگ بگویند، عدم ثبت پلک بلند زنان برخی از ممیزی‌هایی است که در قالب این چالش مطرح شده و همچنین برخی دیگر از ممیزی‌ها نیز در چارچوب ممیزی عبارات مورد اشاره قرار گرفته است.

امیرمهدی ژوله در دو پست جداگانه درباره سانسور آثارشان در تلویزیون نوشت: 

«من از سال هشتاد و سه (كمربندها را ببنديم)تا سال نود و چهار(درحاشيه٢) در حال سريال نويسي براي تلويزيون (كمربندها،برره،باغ مظفر،مردهزار چهره،مرد دوهزارچهره،درحاشيه يك،در حاشيه دو)و نمايش خانگي(گنج مظفر،قهوه تلخ،شوخي كردم و عطسه )بودم.

انقدر خاطرات بامزه و تلخ از مواجهه با سانسور و مميزي تو اين سالها دارم كه ديدم حيفه براي شما تعريف نكنم. (توضيح اينكه هر قسمت سريال براي پخش به تلويزيون فرستاده ميشه،بعد از بازبيني برگه اي به عنوان موارد اشكال پخش به گروه برگردونده ميشه تا اصلاحات مورد نظر صورت بگيره)

قسمت اول :حجم خانمها

يكي از معضلات نمايش خانمها در تلويزيون علاوه بر حجاب كه عموما رعايت ميشه و ارايش كه حتي گاهي با تغيير رنگ تصوير هنگام نمايش اصلاح ميشه ،تصور يا توهم مشخص بودن حجم بخشي از اندام اونها از زير لباسه.

مثلا اين يك اصل پذيرفته شدست كه خانمهاي بازيگر بايد حتما زير پيراهنشون شلوار ضخيم بپوشن(توي سرما و گرما ) كه حجم پاشون معلوم نباشه.لباسهاي گشاد و ضخيم هم كه يه رواله.

اما بامزه بود كه سر سريال برره يكي از اشكال پخشهايي كه براي ما اومد اين بود كه چرا حجم گوش شقايق دهقان از زير روسري معلومه!!(توجه كنيد گوش نه،حجم گوش)

و ما هيچ وقت نفهميده بوديم دوستان چه عنصر تحريك كننده اي توي حجم گوش يك بازيگر از زير روسري كشف كرده بودن يا وقتي به گوش فكر ميكردن دقيقا به چي فكر ميكردن.

يا مثلا قيافه مات و مبهوت سحر جعفري جوزاني يادم نميره وقتي توي سريال باغ مظفر بهش گفتن اشكال اومده كه چرا غبغب خانوم جوزاني معلومه. جدا از اينكه اساسا چي غبغب تحريك كننده ست،سحر جوزاني داشت دق ميكرد كه من با چهل كيلو وزن غبغبم كجا بود..

پي نوشت:جدا از اينكه خانمها نميتونن توي سريالها سوت بزنن و جيغ بكشن و بلند بخندن و خيلي از شوخي ها رو بكنن،توي يكي از سريالهاي اخير اشكال پخش اومد كه خانمها خيار نخورن توي صحنه!

پي نوشت:ادامه دارد.

همه دوستان و همكارانم توي همه اين سالها رو هم دعوت به اين ذكر مصيبت ها ميكنم.همچنين فهالين عرصه ادبيات ،تاتر،موسيقي،راديو،تلويزيون،سينما،مطبوعات و»

چالش #من_و_سانسورچی هنرمندان محصول چه فرآیندی است؟

پست شماه 2: «اسم شخصيتي كه هادي كاظمي توي برره بازي ميكرد نظام دوبرره بود. گويا چون اين شخصيت قرار بود پدر شخصيت حسام(دوبرره)كه درپاورچين ديده بوديم باشد،مهراب و پيمان اين اسم را برايش انتخاب كرده بودند.

در يكي از قسمت ها (فكر كنم قسمت سربازي) شير فرهاد كه با نظام دوبرره كل كل داشتند سر صف ميگفت من پشت سر نظام واينميستم يا اينكه چرا از جلو نظام،از جلو شيرفرهاد نه؟
يا همچين چيزي..

چندروز بعد از پخش اين قسمت گفتند اسم اين شخصيت دوبرره خالي باشه،ديگر نظام را نگيد! از اون به بعد هادي كاظمي دوبرره خالي شد! توهم اينه نه اوني كه ايرج ملكي داره... »

چالش #من_و_سانسورچی هنرمندان محصول چه فرآیندی است؟

بهرام رادان نیز در واکنش به این چالش ژوله در کامنتی نوشت:

چالش #من_و_سانسورچی هنرمندان محصول چه فرآیندی است؟

پرستو صالجی نیز درباره سانسور گوش هایش در تلویزیون نوشت:

«در پي پست اميرمهدي ژوله عزيز و دعوت از اهالي هنر براي ذكر مصيبت از دنياي سانسور در رسانه، گفتم اعتراف كنم من در ابتدا يك جفت گوش بودم بعد دست و پا درآوردم. گوش فيلي بودم در قياس با گوش هاي خانم دهقان در زمان ضبط سريال زير آسمان شهر قايم كردن اين حجم از گوش زير روسري بطوري كه موجب تحريك اذهان عمومي نباشه ماجرايي داشت در اتاق لباس، بطوري كه بعد از اتمام فيلمبرداري اون سريال بنده گوش هارو سپردم به تيغ جراحي كه بلكه بخشي از صُوَرِ قبيحه كم شود و خدارو شكر شد و در كارهاي بعدي فقط به استفاده از باندِ كشي براي حذفِ زن بودنم پرداختم.

البته هيچوقت جواب اين دو سوال را هم نفهميدم چرا نبايد تصوير از بالارفتن از پله هاي خانم ها گرفته شود و دو ،تكيه دادن به ديوار در هنگام ايفاي نقش كجاش اروتيكه؟! و. سوال هاي بسيار ديگر كه ديگه روم نميشه بپرسم راستي يادم رفت بگم مژه هامم بلند بود روش پودر ميزدن.

پي نوشت : يعني عاشقتونم يه عمره ميگم گونه هاي خودمه عمل نكردم باور نمي كنين الانم ميگم گوشام و عمل كردم بازم باور نمي كنين به خدا عمل كردم قسم مي خورم»

چالش #من و سانسورچی هنرمندان فراگیر می‌شود

مهراب قاسم خانی نیز دعوت ژوله را لبیک گفت و در پستی نوشت:

«دعوت ژول به بازى من و سانسورچى رو لبيك ميگم و از بين خاطرات متعدد و شيرينم با سانسورچى هاى عزيز، يه خاطره از سريال "دزد و پليس" تعريف ميكنم. توى طرح اوليه اى كه نوشتم، تمام محله اى كه خانواده شقايق و هومن زندگى ميكردن دزد بودن و فقط با دزد ها وصلت ميكردن.

زن ها و مرداى خانواده بهنام هم به صورت موروثى پليس بودن و اونا هم فقط با پليس ها ازدواج ميكردن. قصه هم از يه جايى "رومئو و ژوليت" ميشد. عشق يه پليس و يه دزد. همون اول گفتن يه خانواده پليس اصلاً نميشه و اجازه ندارى با پليس شوخى كنى. ما هم گفتيم چشم و فقط بهنام پليس شد.

بازنويسى شد. گفتن يه محله دزد نميشه و توهين به محل محسىب ميشه. گفتيم ما كه اسم محل رو نياورديم. گفتن به هر حال ميشه محدوده اش رو تشخيص داد. گفتيم چشم. بازنويسى كرديم و تبديل شد به يه خونه با چندين خانواده كه همه شون دزدن. گفتن نميشه و اين مفهوم رو القا ميكنه كه همه مردم دزدن.

يه نفرشون دزد نباشه. گفتيم چشم. يه شخصيت غير دزد بين همسايه ها اضافه كرديم. گفتن نميشه. اگه اين دزد نيست چرا لو نميده بقيه رو؟ گفتيم يه كارى ميكنيم ندونه. گفتن اون وقت معنيش اين ميشه كه تنها كسى كه دزد نيست احمقه.

بازنويسى شد. فقط چند تا همسايه دزد شدن. گفتن مادر خانواده دزد نباشه. توهين به مقام مادره. بازنويسى شد و مادر رو كلاً حدف كرديم. گفتيم مرده. گفتن حالا توهين به مقام پدره. بازنويسى شد.

پدر رو هم تبديل كرديم به دزد توبه كرده... تهش هم به هيچ قيمت راضى نشدن شقايق و بهنام به هم برسن. حتى گفتيم شقايق دزدى رو كنار ميذاره و توبه ميكنه... نشد»

چالش #من و سانسورچی هنرمندان فراگیر می‌شود

بهاره رهنما نیز درباره سانسورهایی که در موردش در تلویزیون صورت گرفته است، نوشت:

«در تمام این بیست و پنج سال مرتب نمای خندیدن من سانسور شد و تذکر دادند طوری بخند که دندان هایت معلوم نباشند ولی من فقط بلدم واقعی بخندم. لابد دلیل توقیف شدن قسمت «عبدی شو» من و همسرم هم خنده های خانمان برانداز من بوده.»

چالش #من و سانسورچی هنرمندان فراگیر می‌شود

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"