نامه یک مجری تلویزیون به افخمی

کافه سینما: از اينكه بلد نيستيد حتى ريتم يك برنامه زنده تلويزيونى را به عنوان يك مجرى حفظ كنيد و گاهى به همراه مهمانانتان همه با هم حرف مى زنيد و مخاطب سردرگم مى ماند، ناراحتم...

پوریا تابان، مجری تلویزیون، در یادداشتی که ارسال کرده، درباره افخمی و برنامه هفت نوشته است:

آقاى "بهروز افخمى" با شما سخنى دارم

راستش دلم گرفته است از كاميونهاى حمل زباله، دلم گرفته از همان منش هايى كه استاد "پرويز پرستويى" در پست اينستاگرامى امروز صبحش داستانش را تعريف كرد.

دم آن راننده تاكسى و تعبيرش گرم كه بيشتر از من و ما مى فهميد.

من و شما با هم خاطره داشته ايم، آن مصاحبه و عكس بر روى پله برقى و حرف زدن از همه جا را كه يادتان هست؟ آن مصاحبه چند ساعته و بلند حضوريمان را كه دوست داشتيد، همان كه تاريخ چاپش هشت ارديبهشت ١٣٨٥ بود.

همان كه پيراهن ساده مردانه چهارخونه شما دكمه هايش باز بود، تى شرت آبى نفتى در زيرش و هر دو افتاده بر روى شلوار لى با موبايلى رنگ روشن و تاشو در دستتان.

امروز ناراحتم، راستش بسيار هم ناراحتم چون شما تلويزيون و سينما را به نفع افكارتان مصادره فرموديد.

مصادره اى هم ناجوانمردانه.

ناراحتم كه در برنامه ى شما ادبيات سخيف به كار مى رود.

همان ادبياتى كه در برنامه زنده استاد نقدتان مى گويد: حاتمى كيا به من مى گويد "آيت الله هيچكاك" و من هم خطابش مى كنم "حجت الاسلام جيمزباند".

ناراحتم از واژه ى "پنبه زنى" كه باب كرده ايد.

از اينكه مى گوييد برنامه زنده يعنى "هرج و مرج".

مگر جنگل است آقا كه يعنى هرج و مرج؟

اگر شما بلد نيستيد دليل نمى شود برنامه زنده تلويزيونى معنى اش باشد "هرج و مرج".

از اين سخيف نمودن ادبيات و فرهنگ توسط شما با برنامه ى هفت تان در تلويزيونى كه حضرت امام خمينى فرمودند دانشگاست، ناراحتم.

از اينكه توان گفتن چند جمله يا به قول ما مجرى ها "پلاتو" آنهم بدون سكته را نداريد، ناراحتم.

از اينكه بدون تخصص در اجرا و بدون توانايى در اين مقوله براحتى بر صندلى اجراى برنامه اي زنده تكيه زديد كه براى ما مجريان حرمت سالها زحمت و خون جگر دارد و سطح اجراى يك برنامه زنده تلويزيونى را به صفر رسانده ايد، ناراحتم.

از اينكه بلد نيستيد حتى ريتم يك برنامه زنده تلويزيونى را به عنوان يك مجرى حفظ كنيد و گاهى به همراه مهمانانتان همه با هم حرف مى زنيد و مخاطب سردرگم مى ماند، ناراحتم.

از اينكه هر كانالى را در تلويزيون عوض مى كنم شما كارگردانان و بازيگران، برنامه اى را اجرا مى كنيد آنهم به ساده ترين شكل ابتدايى و آنوقت مجريان توانمند در خانه از بيكارى صورت را با سيلى سرخ نگه مى دارند، ناراحتم.

از متلك گويى شما به استاد "پرويز پرستويى" ناراحتم.

از اينكه آن سيمرغ را حق بازيگرى مى دانيد كه فيلمش حتى در بخش مسابقه انتخاب نشد و معتقدين داورها به خاطر بى توجهى به باديگارد به پرستويى سيمرغ دادند، ناراحتم.

از اينكه سليقه شخصى خود را به زور مى خواهيد به خورد مردم بدهيد، ناراحتم.

"پرويز پرستويى" اگر عزيز است و محبوب و دوست داشتنى فقط بخاطر مرامش است و مردمداريش.

او از جنس مردم است نه از جنس شما كه تهيه كننده و سردبير و مجرى يك برنامه فقط خودتان هستيد آنهم به ضعيف ترين شكل ممكن، و همه چيز را تنها براى خود مى خواهيد و بس.

راستش جاى من و همكارانم را شما و ديگر همكارانتان در تلويزيون تنگ كرده ايد اما از اين ناراحت نيستم كه ما خانه نشينيم و شماها نانى كه در آن تخصص داريم را آجر كرده ايد، از اين ناراحتم كه در تخصص من و همكارانم كارنابلديد و سطح اجرا را به كودكستان نزول داده ايد.

حرفهاى خانم "نيكى كريمى" را به عنوان داور جشنواره سى و چهارم در ايسنا خوانده ايد؟

این بازیگر و کارگردان درباره انتخاب بهترین بازیگران مرد و زن هم گفت: در این بخش هم کاملا اتفاق نظر وجود داشت و انتخاب‌ها صد در صد با نظر قاطع همه اعضا صورت گرفت.

"نیکی کریمی" درباره اینکه چقدر فضای بوجود آمده بعد از معرفی نامزدها در انتخاب‌های نهایی موثر بوده است آنرا بدون کوچکترین تاثیری عنوان کرد.

آقاى افخمى با جناب بزرگ مرد "احمدرضا درويش" تماس بگيريد، ايشان ساعتها از اجراى من برايم حرف زدند.

ايشان تازگى ها گفتند چرا اجرا نمى كنى، تو جايت در تلويزيون خاليست، گفتند بجنگ پسر، براى كارى كه خوب بلدى بجنگ.

آقاى افخمى به ايشان بگوييد كه جاى من و همكارانم را با همكارانتان به بدترين شكل ممكن پر كرده ايد.

بگوييد كه يك برنامه تلويزيونى را به نفع افكار شخصى خود مصادره كرده ايد.

بگوييد چون زورتان زياد است خوش نشسته ايد.

خوش مى رقصانيد و خوش مى رقصيد.

تاب ندارم آقاى افخمى با تلويزيونى كه خانه من است چنين كنيد.

حرمتش را نگه داريد كه فرهنگ جامعه من را مى سازد.

پوريا تابان اول اسفند ١٣٩٤