«داریوش فرضیایی» پنجشنبه شب در اینستاگرام خود عکسی ناراحتکننده را منتشر کرد و از درگذشت پدرش خبر داد. از آنجایی که هیچ توضیحی درباره زمان ثبت عکس ارائه نشده بود، این تصویر بلافاصله در برخی سایتهای خبری با عنوان «عکس یادگاری عمو پورنگ با جنازه پدرش» بازنشر شد.
در شرایطی که نشانی سایت عمو پورنگ در تلویزیون برای مخاطبان زیرنویس شده و کودکان تصاویر منتشر شده از این چهره را در اینترنت دنبال میکنند، بار دیگر موضوع عدم توجه به روانشناسی کودکان از سوی شخصیتهای مشهور تلویزیون مورد توجه قرار گرفت.
از شب گذشته تاکنون کاربران شبکههای اجتماعی این پرسش را مطرح کردهاند که چرا یک مجری محبوب کودکان باید تصویری دلخراش از پیکر پدرش در بستر بیماری را در اینستاگرام خود منتشر کند و اینگونه خبر درگذشت او را اطلاعرسانی کند؟!
شهرت برای شادیآفرینی یا اندوهگینسازی؟
تعداد کودکان ایرانی که با عمو پورنگ آشنایی نداشته باشند بسیار اندک است، حتی بسیاری از ایرانیان مقیم خارج کشور نیز موزیک ویدئوهای این مجری مشهور را در اینترنت دنبال میکنند. حال باید اندیشید داریوش فرضیایی که به دلیل شادیآفرینی برای کودکان مشهور است، با چه توجیهی تصمیم گرفته تا با روشی غیرمعمول و بر خلاف عرف جامعه غم خود را با مخاطبان خود به اشتراک بگذارد.
ثبت عکس یادگاری با جنازه و مصدوم یا بیماری که حال وخیم دارد، موضوعی است که بسیاری از افراد نمیتوانند آن را بپذیرند و درباره آن دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. تاکنون در ایران مشهورترین عکسهای سلفی اندوهناک توسط چهرههای خاص جامعه در رسانههای ایران منتشر شده است. رزمندگان و فرماندهان و فعالان حوزه دفاع مقدس و مذهبی چون مداحان اهل بیت، از جمله کسانی هستند که انتشار تصاویر دلخراش از سوی ایشان اتفاقی عادی است، اما این عکسها مخاطبان خاص دارند.
عمو پورنگ نخستین مجری گروه کودک و نوجوان تلویزیون ایران نیست و پیش از او چهرههای مشهوری چون «مجید قناد»، «الهه رضایی»، و «گیتی خامنه» سالها به اجرای برنامه برای مخاطبان خردسال پرداختهاند، اما آیا هیچیک از آنها پیشتر اتفاقات بد زندگی شخصی خود را اینچنین با هوادارانشان در میان گذاشتهاند؟
در شرایطی که اگر داریوش فرضیایی خبر فوت پدرش را منتشر میکرد با موج بزرگی از تسلیت و اندوه هواداران مواجه میشد، مشخص نیست عکس دلخراش با چه انگیزهای در اینستاگرام منتشر شده و چطور این چهره مشهور به پیامدهای منفی این اقدام خود فکر نکرده است.
حد و مرز بین شغل حرفهای و زندگی شخصی
در همین راستا یک روانپزشک در گفتوگو با برنا با تاکید بر این که افراد مشهور بیش از سایر مردم باید مراقب رفتار، گفتار و نوشتار خود باشند، به خبرنگار برنا میگوید: «جامعه برای کسانی که شهرت دارند اعتبار بیشتری قایل است و بنابراین توجه به مسوولیت انسانی و حرفهای از سوی کسانی که مورد اعتماد مردم هستند، بسیار مهم و ضروری است.»
به گفته دکتر فربد فدایی، افرادی که به دلیل اشتغال در یک نهاد از نظر مردم شناخته میشوند، میبایست بین شغل حرفهای و مسایل شخصی خود مرز و تفاوت در نظر گیرند و در این میان کسانی که مخاطبان آنها کودکان هستند اگر این مرز را رعایت نکنند، مرتکب اشتباه شدهاند.
این روانشناس با بیان این که افراد سرشناس حوزه کودکان باید به هنجارهای اجتماعی و تاثیر آن بر ذهن مخاطبان خود توجه داشته باشند، ادامه میدهد: «از دیدگاه کودکان، چهرههای مشهور افرادی مورد قبول هستند و اقدامات خارج از فعالیت شغلی آنها نیز مورد پذیرش قرار میگیرد، پس ایشان نباید فراموش کنند که گاهی حضور در دنیای مجازی میتواند مرز بین زندگی شخصی و حرفهای افراد را مخدوش کند و به درآمیخته شدن مسوولیت حرفهای و زندگی شخصی منتهی شود.»
دکتر فدایی معتقد است کودکان در هر دوره سنی دیدگاه خاصی دارند و مفهوم بیماری و مرگ در ذهن آنها بسیار متفاوت از بزرگسالان است و تاکید میکند: «کودکان برای پیدا کردن انگیزه و اعتماد به نفس باید با مفاهیمی از امید زندگی و جنبش و کوشش آشنا شوند و نباید از ابتدا با مفاهیم ناخوشایند با آنها سخن گفت.»
با توجه به گفتههای این روانشناس، آگاهی از هنجارهای اجتماعی بر پایه مسایل علمی به هنگام مطرح کردن موضوعات منفی برای کودکان امری مهم است. اما دکتر فربد فدایی با اظهار تاسف میگوید: «در سالهای گذشته برخی مفاهیم مورد توجه بزرگسالان که سیاه و غمانگیز بود را وارد ادبیات کودکان کردند و این اقدام، ایجاد احساس غم و اندوه و ناامیدی و ترس و از دست رفتن اعتماد به نفس در آنها را به دنبال داشته است.»
چه کسانی آینده ایران را میسازند؟
یکی از موضوعاتی که همواره هنگام اجرای مراسمهای اعدام در انظار عمومی مورد پرسش میگیرد، حضور کودکان در میان جمعیت تماشاگر است. این که بعضی خانوادهها کوچکترین توجهی به نحوه تربیت فرزند خود ندارند و اهمیتی نمیدهند که ذهن او را با چه موضوعاتی درگیر میکنند، نشانگر این حقیقت است که بخشی از جامعه ایران با سادهترین مفاهیم زندگی آشنایی ندارد.
این اتفاق زمانی به فاجعه تبدیل میشود که افراد مشهور نیز بدون در نظر گرفتن استاندارد کار و زندگی با رفتار، گفتار و نوشتار خود ذهن نسلی که قرار است آینده ایران را بسازد، تحت تاثیر منفی افکار خود قرار میدهند.
در شرایطی که کودکان دیگر الگوهای مناسبی ندارند و حتی برنامه کلاهقرمزی نیز به دلیل پرداختن به موضوعات سیاسی و اجتماعی بزرگسالان دیگر نمیتواند برای خردسالان مفید باشد، انتشار عکس پرسشبرانگیز عمو پورنگ در اینستاگرام میتواند آخرین زنگ هشدار برای خانوادههایی باشد که نگران تاثیرگذاری چهرههای مشهور بر ذهن فرزندان خود هستند و هنوز همچنان به تلویزیون اعتماد دارند.
از آنجایی که تلویزیون به عنوان رسانه ملی توجهی به مسایل روانشناسی ندارد، مشخص نیست کودکانی که با شنیدن متلکهای سیاسی و تماشای تبلیغ ماکارونی و لازانیا در برنامه کودک بزرگ شدهاند، چگونه آینده ایران را خواهند ساخت.
منبع: خبرگزاری برنا