|
رجا، هنوز داخل مسجد و حياط آن براي نشستن جا هست، اما برخي ترجيح داده اند كه در فضاي باز و در گوشه اي تنها با خداي خود اين شب را سپري كنند و صوت حاج منصور را بشنوند و از ويدئو پرژكتور تصوير او را نظاره گر باشند.
بعد از تلاوت قرآن، حاج آقاي ارضي با بيان نكاتي در ارتباط با دعاي بيست و هشتم در حوائج دنيا و آخرت سخن خود را آغاز كرد. وي توجه به رضاي خداوند در تمامي كارهاي روزمره را از جمله نتايج اين دعا دانسته و گفت: رضايت پروردگار بايد در اركان زندگي انسان نمايان شود.
حاج منصور ارضي با بيان اين مطلب كه معاصي يعني ضد خدا عمل كردن، افزود: ريشه اصلي معاصي شيطان است و انسان براي ورود به مراتب ايماني بالاتر بايد يك خروج از معاصي داشته باشد.
وي دعاي مكارم الاخلاق را يكي از دعاهاي پرارزش و پرمعنايي كه علما نيز روي آن تاكيد داشتند عنوان كرد و گفت: در قسمتي از اين دعا داريم كه "خدايا توجهي به من داشته باش تا بتوانم آنچه شيطان بر قلبم القا مي كند كه عبارتند از تمناهاي غلط و افكار و پندارهاي باطل را كنترل كرده و به بيراهه نروم."
حاج آقاي ارضي ادامه داد: راه حل مقابله با تمناي زياد، خدا را با در نظر گرفتن عظمتش ياد كردن و ذكر او را گفتن است.
وي همچنين گفت: راه مقابله با سوء ظن، تفكر در قدرت خداوند و راه حل آخر نيز تدبر در برابر دشمن است.
طبق رسم همه ساله، ادامه مجلس با خواندن اشعاري در ارتباط با امام عصر(عج) ادامه پيدا كرد.
متن اشعار:
آه اي خدا دار و ندار ما نيامد / آقا و صاحب اختيار ما نيامد
ماه مبارك سفره اش را پهن كرده / خوب است اما سفره دار ما نيامد
شايد نگاه حضرتش برگشته از ما / وقتي گلي بر شاخسار ما نيامد
بايد كه از اعمال اين بنده بپرسيد / آخر چرا اين جمعه يار ما نيامد
عادت به تاريكي ما شايد سبب شد / ماه منير شام تار ما نيامد
درد فراق يار، گريه، آه، افسوس / از چه به پايان انتظار ما نيامد
وقتي كه ما سرگرم كار خويش هستيم / حق دارد او در روزگار ما نيايد
اين روزي كرب و بلاي ما چه شد پس / آقا بگو وقت قرار ما چه شد پس
بايد به حق عمه اش او را قسم داد / آن عمه اي كه در ميان مقتل افتاد
همينطور كه مردم حياط و آن هايي كه بيرون نشسته بودند با يكديگر صدا در صدا گره زده و يا اباصالح مي گفتند، حاج منصور ارضي دعاي افتتاح را شروع كرد. اللَّهُمَّ إِنِّي أَفْتَتِحُ الثَّنَاءَ بِحَمْدِكَ وَ أَنْتَ مُسَدِّدٌ لِلصَّوَابِ بِمَنِّكَ . . .
سال ها مرسوم است كه هر شب از ماه مبارك را به نام يكي از شهداي كربلا (مانند دهه محرم) نامگذاري كرده و براي آن بزرگوار عزاداري مي كنند. امشب نيز در مسجد ارك، شب بي بي رقيه(س) بود و اشعاري نيز خوانده شد كه در ذيل ملاحظه مي كنيد:
گيسو سپيدم احترامم را گذاريد / سيلي نزن من با كسي دعوا ندارم
باشد بزن، چشم عمو را دور ديدي / من هيچ كس را بين اين صحرا ندارم
زيبايي دختر به گيسوي بلند است / مثل گذشته گيسوي زيبا ندارم
اين چند وقته از در و ديوار خوردم / ديگر براي ضربه هايت جا ندارم
تا گيسوانم را زدستانت درآرم / غير از تحمل چاره اي اينجا ندارم
گفتم به عمه از خدا مرگم بخواهد / خسته شدم ميلي به اين دنيا ندارم
گيرم كه پس دادند هر دو گوشوارم / گوشي براي گوشواره ها ندارم
شيرين زبان بودم صدايم را بريدند / آهنگ سابق را با آن آقا ندارم
در پيش پايم نان و خرما پرت كردند / كاري دگر با شام و شامي ها ندارم
با ضربه پا دنده هايم را شكستند / كي گفته من ارثيه از زهرا ندارم