|
به گزارش خبرخودرو، این روزها با تشدید آلودگی هوای پایتخت ، نگرانی ها در این زمینه نیز در حال افزایش است.
شرکت کنترل کیفیت هوا با دارا بودن 24 ایستگاه پایش و 19 تابلوی نمایش آلودگی هوا به همراه 6 نمایشگر آلودگی صدا ، وضعیت آلودگی را در شهر تهران گزارش می دهد.
در حال حاضر در هوای شهر تهران آلاینده های کلاسیک شامل منواکسید کربن ، ذرات معلق ، دی اکسید گوگرد،دی اکسید نیتروژن و ازن به همراه هیدرو کربن های خاص سرطانزا شامل بنزن ، تولونن ، اتیل بنزن ، 1و 3 بودتادین و ترکیبات زایلن وجود دارد و وضعیت هوای پایتخت بسیار نامناسب است به طوری که در بعضی روزها غلظت این آلاینده ها تا 20 برابر حد استاندارد هم می رسد . در همین راستا ، سازمان خبری خبرخودرو ، گفتگویی با معاونت سازمان حمل و نقل ترافیک شهرداری تهران انجام داده است که در ادامه از نظر می گذرد:
-
در درجه اول باید اذعان داشت که داشتن خودرو حقی است که نمی توان از شهروندان سلب نمود. با توجه به این که داشتن خودرو یک امتیاز برای زندگی بهتر شهروندان است ، بنابراین در اینکه سرانه مالکیت خودرو در کشور بالا باشد نه تنها اشکال ندارد بلکه شاید داشتن خودرو نشان از رشد و توسعه اقتصادی کشور
به عنوان مثال با توجه به اینکه مطرح می شود در تهران حدود 3 میلیون خودرو
لذا در حال حاضر این امکان وجود دارد که سرانه مالکیت خودرو در کشور افزایش یابد اما آن چه به عنوان اولین نکته در خصوص عیوب خودروهای شخصی باید مطرح نمود استفاده افراطی از این خودروهاست، به طوری که برای انجام هر کاری و گرفتن هر نوع خدمات و کالایی بلافاصله از خودروی شخصی استفاده می شود که این مساله چندان منطقی و اصولی نیست ،نکته دوم هزینه استفاده از خودروی
بدین معنا که حمل نقل عمومی از حمل و نقل شخصی برای مردم پر هزینه تر شده است ،از این رو باید هر کسی خودروی شخصی داشته باشد اما برای تردد حتی المقدور از حمل و نقل عمومی استفاده کند ، زمانی که فردی خودرویی را خریداری می کند دلیلی برای استفاده از خودروهای عمومی ندارد ، چرا که مزایای استفاده از خودروی شخصی غالب بر مزیت استفاده از حمل و نقل عمومی است،نکته سوم وضعیت بازدارندگی قوانین در کنار
-
در این که مدیریت واحد چه در مدیریت شهری و چه در حوزه حمل و نقل و ترافیک یک نیاز و الزام است شکی نیست ،چرا که نمی شود اجزایی به صورت غیر مرتبط با هم تصمیماتی را اتخاذ نمایند، در حالی که نتیجه این تصمیمات بر کل پیکره اثر گذار است .
به عنوان مثال موضوع سوخت در کشور ما به عنوان یک مسئله جدی مطرح است که باید در مورد میزان مصرف و مقدار آلایندگی و سایر مباحث مرتبط با آن سیاست های توام با ریاضت را دنبال کنیم تا بتوانیم مشکلات پیش رو را پشت سر بگذاریم و این در حالی است که برای خودروساز اهمیتی ندارد خودرویی که تولید می کند بسیار پر مصرف است و با استاندارهای جهانی فاصله زیادی دارد و حتی برخی از خودروها استاندارد یورو I
البته در این بخش شهرداری و دستگاه های دست اندرکار هیچ نقشی ندارند .
به عنوان مثال بنزین و مقدار بنزین و مقدار سهمیه و میزان قیمت آن یا تعداد خودروها و این که روزی هزار و دویست و سالی 400 هزار خودرو به شهر تهران و یک میلیون و 200 هزار خودرو به کل کشور اضافه می شود و سوختی که این خودروها مصرف می کنند و یارانه ای که الزاما دولت به این خودروها اختصاص می دهد، سالی یک هزار میلیارد تومان فقط برای سهمیه سوخت خودروهاست.
بنابراین وجود مدیریت واحد می تواند ناهنجاری هایی را که به این نحو شکل گرفته را مدیریت کند. حتی با اعمال یک سری از سیاست های تمرکزی می توان این روند را بهبود بخشید .
آیا به جای سهمیه بندی سوخت ، بهتر نبود خودروسازان را تحت فشار می گذاشتیم و از آنها می خواستیم تا خودرویی تولید کنند که علاوه بر مصرف پایین ،آلایندگی کمتری داشته باشد ؟